1. She had a passion for Italian rococo.
[ترجمه ترگمان]به سبک rococo ایتالیایی شور و شوق خاصی داشت
[ترجمه گوگل]او علاقه خاصی به rococo ایتالیایی داشت
2. Quirky buildings are often just that: oddballs, curios, rococo phantasmagoria that quickly pall.
[ترجمه ترگمان]ساختمان های Quirky اغلب تنها عبارتند از: oddballs، curios، rococo phantasmagoria که به سرعت پوشانده شده است
[ترجمه گوگل]ساختمان های دمدمی اغلب فقط عجیب و غریب، عجیب و غریب، فانتومگوریا rococo است که به سرعت در می آید
3. This is a rare example of Rococo in Prague.
[ترجمه ترگمان]این یک نمونه نادر از روکوکو در پراگ است
[ترجمه گوگل]این یک مثال نادر از روکو در پراگ است
4. We chose Chippendale's rococo units with elegant blue-grey door detailing and Formica worksurfaces.
[ترجمه ترگمان]ما واحدهای سبک و سبک و سبک Chippendale را با شرح و شرح و شرح و شرح و شرح دادیم
[ترجمه گوگل]ما مجموعه های RoCoco Chippendale را انتخاب کردیم که جزئیات دقیق و رنگی آبی رنگ خاکستری را نشان می داد
5. We all know frames of mirrors or rococo pictures which are decorated in an asymmetrical and extravagant style.
[ترجمه ترگمان]همه ما frames آینه یا تصاویر رو به سبک روکوکو را می شناسیم که به سبک نامتقارن و عجیب تزئین شده اند
[ترجمه گوگل]همه ما می دانیم که قاب آینه ها یا تصاویر روکوکو که در سبک نامتقارن و عجیب و غریب تزئین شده اند
6. Red Capriccio Blue Sonata Harpist Rococo.
[ترجمه ترگمان]قطعه Red آبی Capriccio: روکوکو:
[ترجمه گوگل]کاپریچیو Red Blue Sonata Harpist Rococo
7. The influence of Persian miniature painting and Rococo art are undeniable in Laurencin's works.
[ترجمه ترگمان]تاثیر نقاشی مینیاتور ایرانی و هنر روکوکو در آثار Laurencin غیرقابل انکار است
[ترجمه گوگل]تأثیر نقاشی مینیاتور ایرانی و هنر روکوکو در آثار لورنسین غیرقابل انکار است
8. Actors dressed in historic costumes from the rococo era pose on August 22008 in Berlin.
[ترجمه ترگمان]در آگوست ۲۲۰۰۸ در برلین، بازیگران لباس تاریخی به تن داشتند
[ترجمه گوگل]بازیگران در لباس های تاریخی از دوران راکوک پوشیدن در اوت 22008 در برلین
9. In the mid-late 18th century, Rococo was largely supplanted by the Neoclassic style.
[ترجمه ترگمان]در اواسط قرن ۱۸، روکوکو به شدت تحت تاثیر سبک neoclassic قرار گرفت
[ترجمه گوگل]در نیمه اواخر قرن هجدهم، روکو به شدت توسط سبک نئوکلاسیک جایگزین شد
10. The Rococo decoration inside the palace is delightful.
[ترجمه ترگمان]تزیینات rococo در قصر لذت بخش است
[ترجمه گوگل]دکوراسیون روکوو در داخل کاخ لذت بخش است
11. Mrs. Mead is looking for a chair in rococo style.
[ترجمه ترگمان]خانم \"مید\" دنبال یه صندلی در سبک rococo
[ترجمه گوگل]خانم میاد به دنبال یک صندلی در سبک روکوک است
12. Rococo has been born from the Baroque era, during the age of Enlightenment.
[ترجمه ترگمان]روکوکو از دوران باروک در دوران روشن گری به دنیا آمده است
[ترجمه گوگل]روکوکو از دوران بلوک متولد شده است، در طول دورهی روشنگری
13. Jean-Honore Fragonard (1732-180, French painter of the rococo age, was popular in the courts of Louis XV and Louis XVI for his delicately colored scenes of romance, often in garden settings.
[ترجمه ترگمان]ژان - اونوره فراگونار (۱۷۳۲ - ۱۸۰، نقاش فرانسوی عصر روکوکو، در دربار لویی پانزدهم و لویی شانزدهم برای صحنه های رمانتیک و رنگارنگ او، که اغلب در محیط های باغ بود، محبوب بود
[ترجمه گوگل]Jean-Honore Fragonard (1732-1807)، نقاش فرانسوی از دوران رکوکو، در دادگاههای لوئیس XV و لوئیس XVI محبوب برای صحنه های عاشقانه رنگارنگ خود، اغلب در تنظیمات باغ، محبوب بود
14. A French carved limestone fireplace mantel in the Rococo manner of Louis XV.
[ترجمه ترگمان]بخاری دیواری سنگی حکاکی شده فرانسوی در سبک روکوکو لوی پانزدهم
[ترجمه گوگل]یک فرانسوی شومینه سنگ آهک فرانسوی در روکش روکو لووی XV