معنی : عینک
eyeglasses
معنی : عینک
انگلیسی به انگلیسی
اسم جمع ( plural noun )
• : تعریف: round pieces of special glass or plastic held in a frame and worn on the face. Eyeglasses help people see better.
- She got a new pair of eyeglasses.
[ترجمه ترگمان] عینک تازه ای به چشم داشت
[ترجمه گوگل] او عینک جدیدی به دست آورد
[ترجمه گوگل] او عینک جدیدی به دست آورد
• set of lenses attached to a frame and used improve vision, glasses, spectacles
مترادف و متضاد
عینک (اسم)
specs, eyeglasses, glasses, spectacles, lorgnette, pince-nez
جملات نمونه
1. They may simply need eyeglasses, hearing aids or even just breakfast.
[ترجمه ترگمان]آن ها ممکن است به سادگی نیاز به عینک، سمعک و یا حتی خوردن صبحانه داشته باشند
[ترجمه گوگل]آنها ممکن است به عینک، سمعک یا حتی صبحانه نیاز داشته باشند
[ترجمه گوگل]آنها ممکن است به عینک، سمعک یا حتی صبحانه نیاز داشته باشند
2. I study the mountain of eyeglasses taken from the dead.
[ترجمه ترگمان]روی کوه را که از مردگان گرفته اند مطالعه می کنم
[ترجمه گوگل]کوه عینک های گرفته شده از مرده را مطالعه می کنم
[ترجمه گوگل]کوه عینک های گرفته شده از مرده را مطالعه می کنم
3. Who perceives what democracy, and through what eyeglasses?
[ترجمه ترگمان]چه کسی می داند دموکراسی چیست و از طریق چه eyeglasses؟
[ترجمه گوگل]چه کسی دموکراسی و چه عینکهایی را درک می کند؟
[ترجمه گوگل]چه کسی دموکراسی و چه عینکهایی را درک می کند؟
4. She yanks off his eyeglasses and stomps on them.
[ترجمه ترگمان]عینکش را از روی عینکش کنار زد و با عصبانیت به آن ها نگاه کرد
[ترجمه گوگل]او عینکهای خود را میپوشاند و روی آنها میچرخد
[ترجمه گوگل]او عینکهای خود را میپوشاند و روی آنها میچرخد
5. Bald pates glowed; eyeglasses glistened.
[ترجمه ترگمان]تپه های لیسی برق می زد و عینکش برق می زد
[ترجمه گوگل]تپه های پاشنه درخشان؛ عینک آفتابی
[ترجمه گوگل]تپه های پاشنه درخشان؛ عینک آفتابی
6. Beer goggles are fictitious eyeglasses which purportedly cause an inebriated wearer to see members of the opposite sex as more romantically attainable or physically attractive than they actually are.
[ترجمه ترگمان]عینک های Beer عینک فرضی هستند که ظاهرا باعث می شوند که یک فرد inebriated بتواند اعضای جنس مخالف را ببیند که از لحاظ عاطفی یا از لحاظ فیزیکی جذاب هستند و یا از نظر فیزیکی جذاب تر از آن ها هستند
[ترجمه گوگل]عینک های آبجو، عینک های فانتزی هستند که ظاهرا باعث می شود یک عضوی ناسازگار برای دیدن اعضای جنس مخالف به عنوان رمانتیک تر و جذاب تر از آنچه در واقع هستند جذاب باشد
[ترجمه گوگل]عینک های آبجو، عینک های فانتزی هستند که ظاهرا باعث می شود یک عضوی ناسازگار برای دیدن اعضای جنس مخالف به عنوان رمانتیک تر و جذاب تر از آنچه در واقع هستند جذاب باشد
7. Happiness is like a pair of eyeglasses correcting your spiritual vision.
[ترجمه ترگمان]شادی مانند یک جفت چشم شما را اصلاح می کند
[ترجمه گوگل]شادی مثل یک جفت عینک است که چشم انداز معنوی شما را تصحیح می کند
[ترجمه گوگل]شادی مثل یک جفت عینک است که چشم انداز معنوی شما را تصحیح می کند
8. Reflections from windows and eyeglasses produce superimposed views, and complex optical systems, such as camera lenses, can turn point sources of light into apparently saucer-shaped phenomena.
[ترجمه ترگمان]Reflections از پنجره ها و عینک، دیدگاه های متفاوت را تولید می کند، و سیستم های نوری پیچیده، مانند لنزهای دوربین، می توانند منابع نقطه ای نور را به پدیده های به ظاهر saucer تبدیل کنند
[ترجمه گوگل]بازتاب از پنجره ها و عینک ها، دید های سوپراسپر را تولید می کنند، و سیستم های نوری پیچیده مانند لنزهای دوربین می توانند نور نقطه ای را به پدیده های شکل ظاهری شکل دهند
[ترجمه گوگل]بازتاب از پنجره ها و عینک ها، دید های سوپراسپر را تولید می کنند، و سیستم های نوری پیچیده مانند لنزهای دوربین می توانند نور نقطه ای را به پدیده های شکل ظاهری شکل دهند
9. One lens broke when my eyeglasses fell on the ground.
[ترجمه ترگمان]یک لنز زمانی که عینک من روی زمین افتاد، شکست
[ترجمه گوگل]هنگامی که عینک من در زمین افتاد یک لنز شکست
[ترجمه گوگل]هنگامی که عینک من در زمین افتاد یک لنز شکست
10. His eyeglasses magnify phrases so he can read them.
[ترجمه ترگمان]عینکش را به چشم می خورد که بتواند آن ها را بخواند
[ترجمه گوگل]عینک های او عبارات را بزرگ می کند تا بتواند آنها را بخواند
[ترجمه گوگل]عینک های او عبارات را بزرگ می کند تا بتواند آنها را بخواند
11. I said I would feel dizzy without my eyeglasses . He let me keep them on.
[ترجمه ترگمان]گفتم بدون عینک احساس سرگیجه می کنم او به من اجازه داد که آن ها را نگه دارم
[ترجمه گوگل]من گفتم بدون عینک من سرگیجه احساس می کنم او اجازه داد من را نگه دارد
[ترجمه گوگل]من گفتم بدون عینک من سرگیجه احساس می کنم او اجازه داد من را نگه دارد
12. He has created eyeglasses that permit wearers to correct their own vision.
[ترجمه ترگمان]او eyeglasses ایجاد کرده است که به فرد اجازه می دهد دیدگاه خود را اصلاح کند
[ترجمه گوگل]او عینک هایی را ایجاد کرده است که به کاربران اجازه می دهد بینایی خود را اصلاح کنند
[ترجمه گوگل]او عینک هایی را ایجاد کرده است که به کاربران اجازه می دهد بینایی خود را اصلاح کنند
13. He wore primly severe eyeglasses, his wavy hair was primly cut and primly combed.
[ترجمه ترگمان]شق ورق ایستاده بود، موهای مجعدش را خشک کرده بود و موقرانه سرش را شانه زده بود
[ترجمه گوگل]او عینک های بسیار شدید را پوشید و موهای باریک او را به طور مرتب برش داد و به طور اولیه شانه کرد
[ترجمه گوگل]او عینک های بسیار شدید را پوشید و موهای باریک او را به طور مرتب برش داد و به طور اولیه شانه کرد
14. Eyeglasses cannot correct AMD, and in many cases, the macula 's breakdown creates a blank or dark spot in the central vision field.
[ترجمه ترگمان]Eyeglasses نمی تواند AMD را اصلاح کند، و در بسیاری از موارد، تفکیک macula یک نقطه تاریک یا تاریک را در میدان دید مرکزی ایجاد می کند
[ترجمه گوگل]عینک آفتابی نمی تواند AMD را اصلاح کند، و در بسیاری از موارد شکست ماکولا یک نقطه خالی یا تاریک در میدان دید مرکزی ایجاد می کند
[ترجمه گوگل]عینک آفتابی نمی تواند AMD را اصلاح کند، و در بسیاری از موارد شکست ماکولا یک نقطه خالی یا تاریک در میدان دید مرکزی ایجاد می کند
پیشنهاد کاربران
عینک
عینک طبی
کلمات دیگر: