1. the rodent kind
گونه ی جوندگان
2. The rodent burrowed its way into the sand.
[ترجمه ترگمان]جانور جونده، راهش را باز کرد و به ماسه فرو رفت
[ترجمه گوگل]جوندگان راه خود را به شن و ماسه انداختند
3. Researchers observed one bird impale a rodent on a cactus.
[ترجمه ترگمان]محققین مشاهده کردند که یک پرنده، موش را به روی یک کاکتوس باز می کند
[ترجمه گوگل]محققان یک پرنده را یک جوجه یک کاکتوس می دانند
4. When there is a full moon, this nocturnal rodent is careful to stay in its burrow.
[ترجمه ترگمان]وقتی ماه کامل باشد، این موش شبانه مراقب است که در پناه گاه خود بماند
[ترجمه گوگل]هنگامی که یک ماه کامل است، این جوندگان شبانه دقیق است که در آن زندگی می کنند
5. The muskrat is a swamp-dwelling rodent something like a large water vole.
[ترجمه ترگمان]موش آبی یک جونده شبیه مرداب است که شبیه آب water است
[ترجمه گوگل]مازارات یک جاذبه ای است که در آن زندگی می کند مانند یک آب گلاب بزرگ
6. The latter is a large rodent that has the run of the island.
[ترجمه ترگمان]دومی یک موش بزرگ است که در حال گریز از جزیره است
[ترجمه گوگل]این دومین جوجه بزرگ است که دارای جزیره است
7. Deer mandible chewed by small rodents showing the elongated and parallel sided double grooves characteristic of rodent gnawing.
[ترجمه ترگمان]فک گوزن از جوندگان کوچک جویده شده و به طور موازی خطوط دو جداره را نشان می دهد که در حال gnawing موش هستند
[ترجمه گوگل]مورچه ای گوزن توسط جوندگان کوچک جویدن دیده می شود که نشان می دهد شیارهای دو طرفه دو طرفه و دو طرفه مشخصه جوجه های گوشتی
8. Even though a large number of rodenticide with continuing bating had it be treated with, it should keep the low level of rodent density not longer than 1 or 2 months.
[ترجمه ترگمان]اگر چه تعداد زیادی از rodenticide ها با ادامه bating باید با آن برخورد شود، باید سطح پایین چگالی موش را کم تر از ۱ یا ۲ ماه حفظ کند
[ترجمه گوگل]با وجود اینکه تعداد زیادی از باکتری های باکتریایی که با آن مواجه می شدند با آن مواجه می شدند، سطح پایین تراکم جوندگان نباید بیش از 1 یا 2 ماه باشد
9. The constitution of the rodent species was miscellaneous, Rattus norvegicus was the dominant in house, but the dominant in field was Apodemus agrarius.
[ترجمه ترگمان]قانون اساسی این گونه موش ها به صورت متفرقه به شمار می رفت، اما میدان غالب در میدان بود
[ترجمه گوگل]ساختار گونه های مختلف جوندگان متفاوت بود، Rattus norvegicus غالب در خانه بود، اما Apodemus agrarius غالب در این زمینه بود
10. Anti - rodent and anti - mosquito campaigns were mounted throughout Hong Kong during the year.
[ترجمه ترگمان]برنامه های ضد پشه و ضد پشه در طول سال در سراسر هنگ کنگ نصب شدند
[ترجمه گوگل]مبارزات ضد خشونت و ضد پشه در سراسر هنگ کنگ در طول سال نصب شد
11. The fearless rodent proved he was no scaredy-cat as he astonishingly squared up to his large opponent and refused to budge – giving a new slant to the game of cat and mouse.
[ترجمه ترگمان]موش fearless نشان داد که او هیچ گربه ای ندارد و به طور شگفت انگیز به طرف حریف بزرگش می رود و از تکان دادن فاصله جدید به بازی موش و گربه خودداری می کند
[ترجمه گوگل]جوندگان بی رحمانه ثابت کرد که او به اندازه حیرت زده اش به اندازه ی حریف بزرگش ندیده بود و از رفتن به عقب جلوگیری می کرد - به قهرمان جدیدی که به بازی گربه و موش داده می شد
12. For example, we have shown that, in rodent models, maternal high-fat feeding during the prenatal and lactational period blunts stress responsiveness in neonatal pups.
[ترجمه ترگمان]به عنوان مثال، ما نشان داده ایم که در مدل های موش، تغذیه با چربی بالای مادر در طول دوره قبل از تولد و دوره بارداری و واکنش استرس در نوزادان نوزاد
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، ما نشان دادیم که در مدل های جوندگان، تغذیه با تغذیه با شیر مادر در دوران پس از زایمان و شیردهی، پاسخ های تنش در نوزادان نوزاد را مختل می کند
13. They are key points in rodent pest control. The methods of rodent pest control include agricultural control, chemical control, physical control and immuno-contraception.
[ترجمه ترگمان]آن ها نکات کلیدی در کنترل آفت موش هستند روش های کنترل آفت موش شامل کنترل کشاورزی، کنترل شیمیایی، کنترل فیزیکی و روش های جلوگیری از بارداری است
[ترجمه گوگل]آنها نقاط کلیدی در کنترل آفات جوندگان هستند روش کنترل آفات جوندگان شامل کنترل کشاورزی، کنترل مواد شیمیایی، کنترل فیزیکی و جلوگیری از اسهال است
14. The age of the robotic rodent is upon us.
[ترجمه ترگمان]سن ربات ها به ما بستگی دارد
[ترجمه گوگل]سن جوانی روباتیک بر ماست
15. She worried away at her husband like a small and angry rat tackling an even smaller rodent.
[ترجمه ترگمان]او مثل یک موش کوچک و عصبانی که حتی موش کوچک تر را شکار می کرد، نگران شوهرش بود
[ترجمه گوگل]او از همسرش مانند یک موش کوچک و عصبانی که به یک جوندگان حتی کوچکتر احتیاج دارد، نگران است