1. (be) in the doldrums
آرام و افسرده،دل مرده،کساد،کم رواج
2. he seems to be in the doldrums today
امروز خیلی افسرده به نظر می رسد.
3. the oil market is in the doldrums
بازار نفت کم رواج است.
4. He's been in the doldrums ever since she left him.
[ترجمه ترگمان]از وقتی که او را ترک کرده، از اینجا رفته
[ترجمه گوگل]او از زمانی که او را ترک کرده بود، در معرض خستگی بوده است
5. The property market has been in the doldrums for months.
[ترجمه ترگمان]بازار املاک ماه ها است که در the
[ترجمه گوگل]بازار املاک برای چند ماه در معرض دشوار بوده است
6. The industry remains in the doldrums, according to official figures out today.
[ترجمه ترگمان]طبق آمار رسمی، این صنعت در منطقه رکود مانده است
[ترجمه گوگل]طبق آمار رسمی امروز، این صنعت در معرض خستگی قرار دارد
7. Fay is in the doldrums today.
[ترجمه ترگمان]فی امروز در the است
[ترجمه گوگل]فای امروز در معرض خستگی است
8. Her career was in the doldrums during those years.
[ترجمه ترگمان]در آن سال ها شغل او در the بود
[ترجمه گوگل]در طول آن سالها، حرفه او در معرض خستگی بود
9. The economy is in the doldrums.
[ترجمه ترگمان]اقتصاد در حال رکود است
[ترجمه گوگل]اقتصاد در معرض تردید است
10. The bond market normally revives after the summer doldrums.
[ترجمه ترگمان]بازار اوراق قرضه به طور معمول بعد از رکود تابستانی دوباره احیا می شود
[ترجمه گوگل]بازار اوراق بهادار معمولا پس از تابستان های تابستان احیا می شود
11. Beat the summer doldrums by spending a day at the zoo.
[ترجمه ترگمان]با گذراندن یک روز در باغ وحش، رکود تابستان را زیر پا بگذارید
[ترجمه گوگل]با یک روز در باغ وحش گذراندن روزهای تعطیل تابستان را ببوسید
12. With the computer business still in the doldrums, Ahmadi quit that to help his wife run the hair accessory business.
[ترجمه ترگمان]احمدی با تجارت کامپیوتر هنوز در the، از این کار دست کشید تا به همسرش کمک کند تجارت لوازم جانبی مو را اداره کند
[ترجمه گوگل]احمدی با کسب و کار کامپیوتر هنوز در معرض کمبود است که به کمک همسرش به کسب و کار لوازم جانبی مو کمک کرد
13. With stock and bond markets in the doldrums, their trading operations have been badly hit.
[ترجمه ترگمان]با بازار سهام و اوراق قرضه در the، عملیات تجاری آن ها به شدت مورد اصابت قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]در بازار سهام و اوراق قرضه در معامله، معاملات تجاری آنها به شدت تحت تاثیر قرار گرفته است