1. Professor Oswald takes a sightly more lenient view.
[ترجمه ترگمان]پروفسور Oswald دیدگاه lenient تری نسبت به او داشت
[ترجمه گوگل]پروفسور اسوالد دیدگاه قابل توجهتری دارد
2. Bamboo plants need the sightly wet coolness of a forest in which to sprout.
[ترجمه ترگمان]گیاهان دارویی نیاز به هوای مرطوب و مرطوب جنگلی دارند که برای جوانه زدن به آن نیاز دارند
[ترجمه گوگل]گیاهان بامبو نیاز به هوشیاری مرطوب قابل توجهی از یک جنگل که در آن به جوانه زدن
3. We will cover this in both sections from sightly different angels.
[ترجمه ترگمان]ما این مساله را در هر دو بخش از sightly فرشتگان مختلف پوشش خواهیم داد
[ترجمه گوگل]ما این را در هر دو بخش از فرشتگان مختلف دیدیم
4. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
5. Some people may think this dish is sightly hot for their taste.
[ترجمه ترگمان]برخی افراد ممکن است فکر کنند این غذا برای طعم آن ها بسیار گرم است
[ترجمه گوگل]بعضی از مردم ممکن است فکر کنند که این ظرف برای طعم و مزه آنها بسیار گرم است
6. The amplitudes are sightly higher at the site of the previous craniotomy.
[ترجمه ترگمان]این دامنه ها در سایت of قبلی بالاتر هستند
[ترجمه گوگل]دامنه ها به طور قابل توجهی بالاتر از محل جراحی قبلی است
7. I am sightly extending this logic: If you measure love unto others, the same love will be measured unto you.
[ترجمه ترگمان]من sightly این منطق را بسط می دهم: اگر عشق را [ برای دیگران ] اندازه بگیرید، همان عشق به شما اندازه گیری خواهد شد
[ترجمه گوگل]من به شدت این منطق را گسترش می دهم اگر عشق را با دیگران سنجید، همین عشق به شما اندازه گیری خواهد شد
8. They feature unique designs, original styles, sightly colors, fire and damp-proof characteristics, anti-corrosion, durability, super quality and many other advantages.
[ترجمه ترگمان]آن ها طراحی های منحصر به فرد، سبک اصلی، رنگ های روشن، آتش و ویژگی های ضد خوردگی، مقاومت ضد خوردگی، دوام، کیفیت عالی و بسیاری از مزایای دیگر دارند
[ترجمه گوگل]آنها از طرح های منحصر به فرد، سبک های اصلی، رنگ های قابل توجه، ویژگی های آتش و رطوبت مقاوم، ضد خوردگی، دوام، کیفیت فوق العاده و بسیاری از مزایای دیگر استفاده می کنند
9. The effect of the waste plastics film adopting way of dry cleaning is sightly less than that of with water.
[ترجمه ترگمان]اثر لایه پلاستیک زباله که به روش تمیز کردن خشک استفاده می کند کم تر از آب با آب است
[ترجمه گوگل]اثر فیلم فیلم پلاستیکی اتخاذ شیوه تمیز کردن خشک به طور چشمگیری کمتر از آب است
10. Our social contacts were limited to the middle-class side of it, but the farther scene was sightly and the air salubrious.
[ترجمه ترگمان]روابط اجتماعی ما محدود به قسمت میانی آن بود، اما صحنه ای که در آن دیده می شد sightly و هوای سالم بود
[ترجمه گوگل]ارتباطات اجتماعی ما به سمت طبقه متوسط آن محدود شد، اما صحنه دورتر چشمگیر بود و هوای سالم بود
11. The sight of so many apostrophes may not be sightly to the English eye, but their presence may hopefully make it easier to pronounce them.
[ترجمه ترگمان]دیدن این همه apostrophes ممکن است به چشم انگلیسی ها نزدیک نشود، اما حضور آن ها ممکن است باعث شود که تلفظ آن ها آسان تر شود
[ترجمه گوگل]دیدگاه بسیاری از آپوستروف ها ممکن است به چشم انگلیسی چشم گیر نباشد، اما حضور آنها ممکن است امیدوار باشیم که آنها را بهتر تلفظ کنیم