کلمه جو
صفحه اصلی

fur coat


معنی : پوستین
معانی دیگر : پوستین خز

انگلیسی به انگلیسی

• coat made of animal fur

مترادف و متضاد

پوستین (اسم)
fur coat, sheepskin, pelisse

جملات نمونه

1. She was flaunting her new fur coat.
[ترجمه ترگمان]او داشت کت خز جدیدش را به رخ می کشید
[ترجمه گوگل]او کت خزدار جدید خود را خفه کرد

2. This fur coat is a bit expensive, but you get your money's worth.
[ترجمه ترگمان]این کت خز یه ذره گرونه اما ارزش پولتون رو هم داره
[ترجمه گوگل]این کت خز کمی گران است اما ارزش پول شما را میگیرد

3. How can you reconcile your fur coat and/with your love of animals?
[ترجمه ترگمان]چگونه می توانید پالتو پوست خود و یا عشق خود را با حیوانات تطبیق دهید؟
[ترجمه گوگل]چگونه می توان خز خز و / یا عشق خود را از حیوانات آشتی داد؟

4. His wife charmed him into buying her a fur coat.
[ترجمه ترگمان]زنش او را شیفته خود کرده بود تا کت خز خود را بخرد
[ترجمه گوگل]همسرش او را به خرید یک کت و شلوار پوشیده از او

5. She chattered on and on about her new fur coat.
[ترجمه ترگمان]زن در مورد کت خز جدیدش حرف می زد و حرف می زد
[ترجمه گوگل]او در مورد کت و شلوار جدید خود chattered

6. The bottom has fallen out of the fur coat market.
[ترجمه ترگمان]کف اتاق از بازار خز خارج شده است
[ترجمه گوگل]پایین از بازار کت و شلوار پوشیده شده است

7. She splurged 30 thousand on a fur coat.
[ترجمه ترگمان] اون ۳۰ هزار تا به کت خز اهدا کرد
[ترجمه گوگل]او یک کت خز را 30 هزار پوشیده بود

8. A fur coat has more utility in winter than in autumn.
[ترجمه ترگمان]یک پوشش خز در زمستان بیشتر از پاییز است
[ترجمه گوگل]یک کت خز در زمستان بیشتر از پاییز است

9. Mrs Kulass put on a ratty fur coat, a shabby felt hat, and put her hands inside an old muff.
[ترجمه ترگمان]خانم Kulass پالتو پوست موش را پوشید، کلاه نمدی کهنه و کثیفی بر تن کرد و دستش را درون یک دست پوش کهنه گذاشت
[ترجمه گوگل]خانم کولاس روی یک کت و شلوار کت و شلوار، یک کلاه خزدار مچاله شده قرار داده و دستان خود را در یک کاسه قدیمی قرار داده است

10. With her long fur coat, she always made a dramatic entrance.
[ترجمه ترگمان]با کت خز بلندش همیشه یک ورودی نمایشی داشت
[ترجمه گوگل]با کت خز بلند او، او همیشه یک ورودی دراماتیک ساخته است

11. He ought to have bought her a fat fur coat.
[ترجمه ترگمان]باید نیم تنه پوستی چاق و چله برای او می خرید
[ترجمه گوگل]او باید یک کت چرمی بخرید

12. He was warmly wrapped up in a fur coat and had gloves on.
[ترجمه ترگمان]او با گرمی لباس خز خود را پیچیده بود و دستکش دستش کرده بود
[ترجمه گوگل]او گرم شده بود در یک کت خز و دستکش در دست

13. She never seemed to wear the same fur coat twice.
[ترجمه ترگمان]هرگز به نظر نمی رسید کت خز را دو بار پوشیده باشد
[ترجمه گوگل]هرگز به نظر نمیرسد کت خز همانند دو بار باشد

14. DeFries gave me a fur coat.
[ترجمه ترگمان]DeFries یک کت خز به من داد
[ترجمه گوگل]DeFries یک خز را به من داد

پیشنهاد کاربران

پوستین


کلمات دیگر: