1. Scientists are checking for both insect and fungal infestation.
[ترجمه ترگمان]دانشمندان هر دو حشره و هجوم قارچی را چک می کنند
[ترجمه گوگل]دانشمندان برای هضم هر دو حشره و قارچی بررسی می کنند
2. This excess fungal yeast irritates the scalp, causing overproduction of skin cells.
[ترجمه ترگمان]این مخمر پوست اضافی پوست سر را آزار می دهد و باعث تولید بیش از حد سلول های پوست می شود
[ترجمه گوگل]این مخمر قارچی بیش از حد پوست را آلوده می کند و باعث تولید بیش از حد سلول های پوست می شود
3. Athlete's foot is a fungal infection.
[ترجمه ترگمان]پای ورزش کار یک عفونت قارچی است
[ترجمه گوگل]پا ورزشکار عفونت قارچی است
4. Bacterial and fungal infections almost always occur at the site of an earlier wound.
[ترجمه ترگمان]عفونت های قارچی و قارچی تقریبا همیشه در محل زخم قبلی رخ می دهند
[ترجمه گوگل]عفونت های باکتری و قارچی تقریبا همیشه در محل زخم زودرس اتفاق می افتد
5. Histoplasmosis is caused by fungal spores that are usually inhaled.
[ترجمه ترگمان]Histoplasmosis توسط spores قارچی به وجود می آید که معمولا استنشاق می شوند
[ترجمه گوگل]هیستوپلاسمایی ناشی از اسپور قارچی است که معمولا در معرض استنشاق است
6. This greyish film can be mistaken for fungal infection.
[ترجمه ترگمان]این فیلم خاکستری می تواند به خاطر عفونت قارچی اشتباه گرفته شود
[ترجمه گوگل]این فیلم خاکستری می تواند برای عفونت قارچی اشتباه باشد
7. Spraying is necessary, particularly against fungal diseases, to have a decent harvest of nice-looking fruit every year.
[ترجمه ترگمان]spraying به ویژه در مقابله با بیماری های قارچی باید هر ساله یک برداشت مناسب از میوه خوب داشته باشند
[ترجمه گوگل]اسپری ضروری است، به ویژه در برابر بیماری های قارچی، تا سالیان سال به خوبی از میوه های خوشایند به دست آورید
8. Disease caused by fungal attacks is kept at bay with the prompt removal of both infected and damaged material.
[ترجمه ترگمان]بیماری ناشی از حمله قارچی به همراه حذف سریع هر دو ماده آلوده و آسیب دیده نگهداری می شود
[ترجمه گوگل]بیماری های ناشی از حملات قارچی با خنثی کردن مواد آلوده و آسیب دیده، در خفا وجود دارد
9. The fungal disease affects wheat, durum wheat and triticale, a hybrid of wheat and rye.
[ترجمه ترگمان]بیماری قارچی بر گندم، گندم durum و triticale، ترکیبی از گندم و چاودار اثر می گذارد
[ترجمه گوگل]بیماری قارچی بر گندم، گندم دوروم و تریتیکاله، ترکیبی از گندم و چاودار اثر می گذارد
10. Other forms of fungal decay of timber in buildings are relatively unimportant because they are not able to spread to sound wood.
[ترجمه ترگمان]دیگر اشکال فساد قارچی در ساختمان ها نسبتا بی اهمیت است زیرا قادر به گسترش دادن به چوب صوتی نیستند
[ترجمه گوگل]دیگر گونه های قارچی از بین رفتن قارچ چوب در ساختمان ها نسبتا بی اهمیت است، زیرا آنها نمی توانند به چوب صاف تبدیل شوند
11. Similarly, fungal diseases show characteristic effects that reveal both presence and identity.
[ترجمه ترگمان]به طور مشابه، بیماری های قارچی اثرات مشخصه را نشان می دهند که هم حضور و هم هویت را نشان می دهند
[ترجمه گوگل]به طور مشابه، بیماری های قارچی اثرات مشخصی دارند که حضور و هویت آنها را نشان می دهد
12. This is a fungal infection of the brain.
[ترجمه ترگمان]این یک عفونت قارچی در مغز است
[ترجمه گوگل]این عفونت قارچی مغز است
13. With each successive moult the current crop of fungal parasites is shed along with the old exoskeleton.
[ترجمه ترگمان]با هر moult پی درپی، محصول جاری انگل های قارچی به همراه اسکلت exoskeleton قدیمی ریخته می شود
[ترجمه گوگل]با هر قاعدگی متوالی، محصولات فعلی انگل های قارچی همراه با کروموزوم قدیمی ریخته می شود
14. Phytotoxin, one of the most important factors of fungal disease which is the major plant disease, is paid much attention to.
[ترجمه ترگمان]Phytotoxin یکی از مهم ترین عوامل بیماری قارچی است که مهم ترین بیماری گیاهی است که به آن توجه زیادی دارد
[ترجمه گوگل]فیتوتوکسین، یکی از مهمترین عوامل بیماری قارچی که بیماری اصلی گیاه است، بسیار مورد توجه قرار گرفته است
15. Surgical Pathology of the Gastrointestinal System: Bacterial, Fungal, Viral, and Parasitic Infections.
[ترجمه ترگمان]آسیب شناسی سیستم Surgical: میکروبی، قارچی، ویروسی، و عفونت های انگلی
[ترجمه گوگل]آسیب شناسی جراحی دستگاه گوارش: عفونت های باکتری، قارچی، ویروسی و انگلی