کلمه جو
صفحه اصلی

frizz


معنی : جعد و شکن گیسو، جلزوولز، فر زدن
معانی دیگر : (هنگام سرخ کردن خوراک) جلز ولز کردن، جلز وولز درموقع سر کردن غذا

انگلیسی به فارسی

فر، جعد و شکن گیسو، فر زدن، جلز وولز (درموقع سرخ کردن غذا)


فرشته، جعد و شکن گیسو، جلزوولز، فر زدن


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا و ( transitive verb, intransitive verb )
حالات: frizzes, frizzing, frizzed
• : تعریف: of hair, to form or be formed into tight little curls or tufts.
اسم ( noun )
حالات: frizzes
مشتقات: frizzer (n.)
(1) تعریف: the state of being tightly curled or tufted.

(2) تعریف: one or several tight curls or tufts, as of hair.
مشابه: kink

• small curl of hair; hair that has been formed into small tight curls; curly hair
form the hair into small tight curls
if you frizz your hair, you brush or perm it so that it has a lot of stiff, wiry curls.
a frizz of hair has a lot of stiff, wiry curls.

مترادف و متضاد

جعد و شکن گیسو (اسم)
frizz

جلزوولز (اسم)
frizzle, frizz

فر زدن (فعل)
frizzle, spin, frizz

جملات نمونه

1. This mousse says it's designed to eliminate frizz and make hair glossy and easier to manage.
[ترجمه ترگمان]این mousse می گوید که برای حذف frizz طراحی شده است و موهای خود را براق و آسان تر می کند
[ترجمه گوگل]این موش می گوید این طراحی برای از بین بردن سرخ کردن و مو براق و آسان تر برای مدیریت است

2. Manic brushing will only cause frizz.
[ترجمه ترگمان]مسواک زدن تنها باعث frizz می شود
[ترجمه گوگل]مسواک زدن مانی تنها سبب می شود

3. And perms, our straight hair tortured into frizz for the Christmas or Easter gathering and the requisite smiling photograph.
[ترجمه ترگمان]و بعد از آن، موهای صاف ما برای گردهمایی کریسمس یا عید پاک، برای گردهمایی کریسمس یا عید پاک مورد شکنجه قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]و پریس، موهای راست ما شکنجه شده برای جمع آوری کریسمس یا عید پاک و عکس های خندان مورد نیاز شکنجه شده است

4. Tame the frizz with advice from a professional hair stylist in this free video on how to get rid of frizz in curly hair.
[ترجمه ترگمان]frizz را با توصیه از یک متخصص متخصص در این فیلم آزاد در مورد نحوه خلاص شدن از شر موهای مجعد در موهای مجعد روشن کنید
[ترجمه گوگل]در این ویدیو رایگان در مورد چگونگی خلاص شدن از جوش در موهای فرفری با مشاوره از یک مدل مو حرفه ای مواجه شوید

5. Her hair was in a frizz.
[ترجمه ترگمان]موهایش فر زده بود
[ترجمه گوگل]موی او در یک فریز بود

6. Result: Sleek and glossy hair with no frizz .
[ترجمه ترگمان]نتیجه: موها و موهای براق و براق
[ترجمه گوگل]نتیجه: موهای شیک و براق بدون فریز

7. When drying hair, use a diffuser with prongs to give volume and height without frizz.
[ترجمه ترگمان]هنگام خشک کردن مو، از یک دیفیوزر با prongs برای دادن حجم و ارتفاع بدون frizz استفاده کنید
[ترجمه گوگل]هنگام خشک کردن مو، از diffuser استفاده کنید تا بتواند حجم و ارتفاع را بدون فریز بچرخاند

8. Beauty salons crimp and curl shining hair with a fall like silk into shapeless frizz.
[ترجمه ترگمان]محافل زیبایی که مثل ابریشم مچاله شده بودند و مثل ابریشم مچاله شده بودند
[ترجمه گوگل]سالن های زیبایی را فریاد می زنند و درخشان مو با سقوط مانند ابریشم به frizz بی شکل

9. Senator Galore Nathan Gaylord Nelson from Wisconsin called for a huge protest against pollution and other frizz threats.
[ترجمه ترگمان]Senator ناتان Nathan، سناتور Nelson، از ویسکانسین، خواستار اعتراضی شدید علیه آلودگی و دیگر تهدیدات frizz شد
[ترجمه گوگل]سناتور گالور ناتان گیلورد نلسون از ویسکانسین خواستار اعتراض عظیم علیه آلودگی و تهدیدات دیگر شد

10. A number of great products can help you get rid of frizz in curly hair.
[ترجمه ترگمان]تعدادی از محصولات عالی می توانند به شما کمک کنند از شر frizz در موهای مجعد خلاص شوید
[ترجمه گوگل]تعدادی از محصولات فوق العاده می تواند به شما در از بین بردن جوش در موهای فرفری کمک کند

11. But I also had another friend whose hair was originally wavy, had a wonderful time with straightened and frizz -free hair for eight months.
[ترجمه ترگمان]اما یک دوست دیگر هم داشتم که موهایش در ابتدا موج دار بود، زمان فوق العاده ای با صاف و صاف کردن مو به مدت هشت ماه داشت
[ترجمه گوگل]اما من نیز دوست دیگری داشتم که موهایش در ابتدا موجی بود، و در طول هشت ماه، زمان شگفت انگیزی با موهای صاف و بدون سرخوش داشت

12. Her hair was caught all to one side in a great bloom of frizz.
[ترجمه ترگمان]موهایش را به یک طرف در یک طرف جمع کرده بود
[ترجمه گوگل]موهایش همه را به یک طرف در یک شکوفه بزرگ فریز گرفتند

13. Treatment for chemically, straightened hair. Nourishes and improves manageability of damaged chemically straightened hair, prevents frizz and makes hair silk and shine.
[ترجمه ترگمان]درمان به طور شیمیایی، جنس صاف شده Nourishes و تقویت manageability به دست آوردن موهای راست شده به صورت شیمیایی، از frizz جلوگیری کرده و باعث می شود که مو و ابریشم مو ایجاد شود
[ترجمه گوگل]درمان شیمیایی، موی صاف تغذیه و رفع موهای آسیب دیده از موهای شسته شده را بهبود می بخشد، مانع از خم شدن و ایجاد ابریشم مو و درخشش می شود


کلمات دیگر: