1. Ingenuity in varying tactics depends on mother wit.
[ترجمه ترگمان]نبوغ در تاکتیک های مختلف به هوش و ذکاوت مادر بستگی دارد
[ترجمه گوگل]پیچیدگی در تاکتیک های مختلف بستگی به مادر شدن دارد
2. How much more profitable for the independent mind, after the education, to range through a library at random, taking down books as the mother wit suggests!
[ترجمه ترگمان]پس از تحصیل، چقدر برای ذهن مستقل سود آور است، تا از طریق یک کتابخانه به طور تصادفی، از طریق کتاب به عنوان \"عقل\" مادر، از کتابخانه استفاده کنید!
[ترجمه گوگل]پس از تحصیل، برای دانش ذهنی مستقل، به طور تصادفی از طریق یک کتابخانه طیف وسیعی از سوددهی را به دست می آورد و کتاب ها را به عنوان مادر عقل می گوید!
3. She encouraged me to listen carefully to what country people called mother wit. That in those homely sayings was couched the collective wisdom of generations.
[ترجمه ترگمان]او مرا تشویق کرد که با دقت به سخنان مردم کشور گوش دهم آن سخنان ساده، عبارت از خرد کردن خرد جمعی نسل ها بود
[ترجمه گوگل]او مرا تشویق کرد با دقت گوش دادن به آنچه که مردم به نام مادر خوانده اند، گوش فرا دهند در این گفتارهای خردمند، عقل جمعی نسل ها به وجود آمد
4. She encouraged me to listen carefully to what country people called mother wit.
[ترجمه ترگمان]او مرا تشویق کرد که با دقت به سخنان مردم کشور گوش دهم
[ترجمه گوگل]او مرا تشویق کرد با دقت گوش دادن به آنچه که مردم به نام مادر خوانده اند، گوش فرا دهند
5. How much more profitable for the independent mind, after the mere rudiments of education, to range through a library at random, taking down books as the mother wit suggests!
[ترجمه ترگمان]چه قدر برای ذهن مستقل، پس از اندک اندک تحصیلات، از میان کتابخانه ای به طور تصادفی، چقدر سود آور است که کتاب را همان طور که عقل و شعور مادر می گوید پایین می آورد!
[ترجمه گوگل]برای ذهن مستقل، پس از اصول اولیه تحصیل، به طور تصادفی از طریق یک کتابخانه طیفی سودمندتر می شود، و کتاب ها را به عنوان عقل مادر نشان می دهد!