کلمه جو
صفحه اصلی

eyesore


معنی : چشم درد، چیز بدنما، مایه نفرت
معانی دیگر : منظره ی زشت، زننده، بدنما، چشم آزار، آزار دهنده ی چشم (از شدت زشتی)

انگلیسی به فارسی

چیز بدنما، مایه نفرت، چشم‌درد


چیز بدنما، چشم درد، مایه نفرت


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: something that is unpleasant or offensive to look at, esp. something that mars an otherwise pleasing view.
مشابه: blot, horror

• something offensive or repelling to the sight, ugly object
if you say that something is an eyesore, you mean that it is extremely ugly.

مترادف و متضاد

چشم درد (اسم)
ophthalmia, eyesore

چیز بدنما (اسم)
eyesore

مایه نفرت (اسم)
eyesore, scunner

mess, ugliness


Synonyms: atrocity, blemish, blight, blot, blot on landscape, deformity, disfigurement, disgrace, distortion, dump, horror, monstrosity, sight, ugly thing


Antonyms: beauty, eyeful, sight


جملات نمونه

1. That old block of flats is a real eyesore!
[ترجمه A.A] آن بلوک قدیمی آپارتمانها واقعا بدنما است
[ترجمه ترگمان]آن محله قدیمی، واقعا منظره زشتی است!
[ترجمه گوگل]بلوک قدیمی آپارتمان چشمان واقعی است!

2. That old factory is a real eyesore!
[ترجمه ترگمان]این کارخانه قدیمی واقعا چیز زشتی است!
[ترجمه گوگل]این کارخانه قدیمی چهره واقعی است!

3. They think the new library building is an eyesore.
[ترجمه ترگمان]آن ها فکر می کنند که ساختمان کتابخانه جدید زشت است
[ترجمه گوگل]آنها فکر می کنند ساختمان جدید کتابخانه چشمی است

4. The factory is an obtrusive eyesore.
[ترجمه ترگمان]این کارخانه بسیار مزاحم و مزاحم است
[ترجمه گوگل]کارخانه یک چشم برهم زدن است

5. That new shopping centre is a real eyesore.
[ترجمه ترگمان]این مرکز خرید جدید زشت است
[ترجمه گوگل]این مرکز خرید جدید یک چشمان واقعی است

6. Poverty leads to slums, which are an eyesore and a health hazard.
[ترجمه ترگمان]فقر به محله های فقیر نشین منتهی می شود که از نظر زشتی و خطر سلامتی است
[ترجمه گوگل]فقر منجر به فقرای فقیرنشین می شود که آسیب دیدگی و خطر سلامتی است

7. Many residents consider the old house an eyesore.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از ساکنان خانه قدیمی را زشت می دانند
[ترجمه گوگل]بسیاری از ساکنان خانه قدیم را در نظر می گیرند

8. Villagers say the place is an eyesore and he is a disgrace to the church.
[ترجمه ترگمان]روستاییان می گویند که این مکان زشت است و ننگی برای کلیسا است
[ترجمه گوگل]روستائیان می گویند که این محل یک چشمی است و او کلیسای رسوایی است

9. Neighbors complained that it was an eyesore, covered by weeds and debris, and that the owner was unfairly avoiding taxes.
[ترجمه ترگمان]همسایگان شکایت کردند که این چیز زشت است، پوشیده از علف هرز و آوار، و مالک به طور غیر منصفانه از مالیات اجتناب می کند
[ترجمه گوگل]همسایگان شکایت کردند که این یک چشم بر هم زدن بود، علف های هرز و بقایای آن پوشیده شده بود و صاحب آن از مالیات اجتناب ناپذیر است

10. An environmental hazard and an eyesore at a park off Swindon's Cricklade Road.
[ترجمه ترگمان]یک خطر زیست محیطی و زشت در پارک در جاده Cricklade Swindon
[ترجمه گوگل]یک خطر زیست محیطی و یک چشمانداز در یک پارک از جاده Cricklade Swindon

11. The council says the dish is an eyesore and should be painted white again.
[ترجمه ترگمان]شورا می گوید این غذا زشت است و باید دوباره سفید شود
[ترجمه گوگل]این شورا می گوید که ظرف یک چشمی است و باید دوباره رنگ آمیزی شود

12. The children targeted were a public eyesore, nuisance, or perceived threat.
[ترجمه ترگمان]کودکانی که هدف قرار گرفته بودند، یک تهدید زشت، آزار دهنده، یا تهدید تلقی شده بودند
[ترجمه گوگل]کودکانی که هدف قرار گرفتند، یک تهدید عمومی، ناراحتی یا تهدید درک شده بودند

13. The antis say it's an atomic eyesore . . . a dangerous heirloom to leave future generations.
[ترجمه ترگمان]آنتیس می گوید که این یک چیز زشت است … یک میراث خطرناک که نسل های آینده را ترک می کند
[ترجمه گوگل]انتیس می گوید این یک چشم انداز اتمی است یک نسل خطرناک برای ترک نسل های آینده

14. They claim the air-bubble dome will be an eyesore.
[ترجمه ترگمان]آن ها ادعا می کنند که گنبد حباب هوا بسیار زشت خواهد بود
[ترجمه گوگل]آنها ادعا می کنند که گنبد حباب هوا، یک چشم انداز است

پیشنهاد کاربران

بدمنظر ، بی ریخت

بدترکیب

وصلهٔ ناجور


کلمات دیگر: