1. Spain is a composite of multifarious traditions and people.
[ترجمه ترگمان]اسپانیا ترکیبی از سنت های گوناگون و مردم است
[ترجمه گوگل]اسپانیا ترکیبی از سنت های مختلف و مردم است
2. The newspaper report detailed the fraudster's multifarious business activities.
[ترجمه ترگمان]گزارش روزنامه جزئیات فعالیت های مربوط به فعالیت های تجاری را به تفصیل شرح می دهد
[ترجمه گوگل]گزارش روزنامه جزئیات فعالیت های مختلف کسب و کار فاسد را شرح می دهد
3. The reasons for closure are multifarious.
[ترجمه ترگمان]دلایلی که برای بسته شدن وجود دارد، گوناگون است
[ترجمه گوگل]دلایل بستن متفاوت است
4. Let us begin at the roots of this multifarious society.
[ترجمه ترگمان]بگذار ریشه های این اجتماع گوناگون را از نو آغاز کنیم
[ترجمه گوگل]اجازه دهید ما در ریشه های این جامعه متمایز شروع کنیم
5. Papworth was both a prolific and multifarious designer.
[ترجمه ترگمان]Papworth هر دو یک طراح پرکار و متنوع بود
[ترجمه گوگل]پافورث هر دو طراح پرطرفدار و متنوع بود
6. Their nature is multifarious, but they are mainly from other professionals in other organizations or from informed amateur botanists or gardeners.
[ترجمه ترگمان]طبیعت آن ها متعدد است، اما عمدتا از سایر متخصصان در دیگر سازمان ها یا از botanists یا باغبانان حرفه ای مطلع هستند
[ترجمه گوگل]طبیعت آنها متنوع است، اما آنها عمدتا از متخصصین دیگر در سازمان های دیگر یا از گیاه شناسان آماتور و یا باغبانان خبره هستند
7. The human element is a multifarious issue.
[ترجمه ترگمان]عنصر انسانی مساله گوناگونی است
[ترجمه گوگل]عنصر انسانی مسئله متنوع است
8. With various interconvert massage heads, which provide multifarious massage mode.
[ترجمه ترگمان]با سره ای ماساژ interconvert مختلف که حالت ماساژ گوناگون را فراهم می کنند
[ترجمه گوگل]با سرهای مختلف ماساژ بین کانورت، که حالت ماساژ متنوعی را ارائه می دهند
9. The contents are multifarious and disorderly.
[ترجمه ترگمان]محتوای این اشیا گوناگون و بی بند است
[ترجمه گوگل]محتویات متنوع و بی نظیر هستند
10. Located in remote multifarious the curb. Small door curtain and delicate ambry stage.
[ترجمه ترگمان]که در نقاط دورتر جدول قرار دارد پرده کوچک و stage ظریف
[ترجمه گوگل]در کناره های متفاوتی از راه دور واقع شده است پرده کوچک و ظریف در اطراف مرحله عجیب و غریب
11. the multifarious life forms in the coral reef.
[ترجمه ترگمان]رنگ های گوناگون در صخره مرجانی شکل می گیرد
[ترجمه گوگل]زندگی متنوع در صخره های مرجانی شکل می گیرد
12. Multifarious Alpha effect let players feel the best dazzling effect of S 60 devices.
[ترجمه ترگمان]اثر آلفا Multifarious به بازیکنان اجازه می دهد تا بهترین اثر خیره کننده ۶۰ دستگاه را احساس کنند
[ترجمه گوگل]اثر آلفا متنوع اجازه می دهد تا بازیکنان احساس بهترین اثر خیره کننده از دستگاه های S 60
13. Cooperated now on market multifarious, dimension no longer onefold books, broke the fixed frame of traditional bookshelf, the limitation with equational space, use rise convenient freely.
[ترجمه ترگمان]اکنون در مورد جنبه های مختلف بازار، بعد دیگر کتاب onefold، چارچوب ثابت قفسه کتاب سنتی را شکستند، محدودیت فضای equational را شکستند، و از آن به راحتی استفاده کردند
[ترجمه گوگل]هم اکنون در بازار چندگانه، ابعاد دیگر کتاب یک بار، فضای ثابت قفسه کتاب سنتی را شکست، محدودیت با فضای رقابتی، استفاده آزادانه راحت از راحتی
14. Objective:To evaluate the value of multifarious calcify by Molybdenum Photography in the diagnosis of breast disease.
[ترجمه ترگمان]هدف: ارزیابی ارزش of با استفاده از استیل مولیبدن در تشخیص بیماری پستان
[ترجمه گوگل]هدف: ارزیابی ارزش کلسیم متخلخل با عوارض مولیبدن در تشخیص بیماری پستان
15. As a multifarious system project, case management can benefit public health and lower costs.
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک پروژه سیستم متعدد، مدیریت پرونده می تواند به نفع بهداشت عمومی و هزینه های پایین تر باشد
[ترجمه گوگل]به عنوان یک سیستم پروژه متنوع، مدیریت پرونده می تواند به سلامت عمومی و هزینه های پایین تر کمک کند