1. But they had nothing to do with cheap mullet.
[ترجمه ترگمان]اما هیچ ربطی به mullet ارزان نداشت
[ترجمه گوگل]اما آنها هیچ ارتباطی با کرفس ارزان قیمت نداشتند
2. Approximately three hundred red mullet surface, their glassy eyes and mouths apparent on the water's surface.
[ترجمه ترگمان]حدود سیصد mullet سرخ، چشمان glassy و دهان های apparent روی سطح آب
[ترجمه گوگل]تقریبا سه صد قرص لوبری قرمز، چشم های شیشه ای و دهانشان روی سطح آب ظاهر می شود
3. He lay there, frozen as a mullet, listening to the ceaseless roar of the wind.
[ترجمه ترگمان]او در همان جا دراز کشیده بود، در حالی که از پشت سر بلند شده بود و به غرش مداوم باد گوش می داد
[ترجمه گوگل]او در آنجا قرار گرفت، به عنوان کریستال یخ زده، گوش دادن به غرق شدن بی وقفه باد
4. The mullet pick up speed and head in towards land cleverly putting us between them and the dolphins.
[ترجمه ترگمان]mullet سرعت می گیرد و با زیرکی سر فرود می آورد و ما را بین آن ها و دلفین ها قرار می دهد
[ترجمه گوگل]کوهنوردی سرعت را افزایش می دهد و به سوی زمین حرکت می کند و هوشمندانه بین ما و آنها را با دلفین ها قرار می دهد
5. Entree choices like grilled red mullet or prawns, when available, should be taken advantage of.
[ترجمه ترگمان]انتخاب های Entree مانند mullet سرخ شده یا prawns، در زمان موجود، باید از آن استفاده کنند
[ترجمه گوگل]انتخاب های ورودی مانند کیک قرمز کبابی یا آجیل، در صورت موجود بودن، باید از مزایای استفاده شود
6. I showed him where the mullet swirled.
[ترجمه ترگمان]به او نشان دادم که mullet در کجا تاب می خورد
[ترجمه گوگل]من او را به کجا نشان دادم
7. Add the red mullet, trout, snapper, seabass and squids and fry.
[ترجمه ترگمان]the سرخ، قزل آلا، snapper، seabass و squids را اضافه کنید
[ترجمه گوگل]ماهی قزل آلا قرمز، ماهی قزل آلا، ماهی قزل آلا، ساحلی و ماهی مرکب و سرخ کردن را اضافه کنید
8. The value of the grey mullet lies in its roe. At the fish market, insiders know that a squeeze of the belly shows the telltale yellow egg juice for a female; otherwise it's a male.
[ترجمه ترگمان]ارزش این mullet خاکستری در roe است در بازار ماهی افراد داخلی می دانند که فشار شکم، آب مرغ زرد و زرد را برای یک زن نشان می دهد؛ در غیر این صورت مرد است
[ترجمه گوگل]ارزش کره ای خاکستری نهفته است در بازار ماهی، خودی ها می دانند که یک فشار از شکم آب زرد تخم مرغ زرد را برای یک زن نشان می دهد؛ در غیر این صورت آن مرد است
9. Mullet, crabs, ray and other minnow are get together in the dock outside the Alabamian.
[ترجمه ترگمان]Mullet، خرچنگ های، ری و سایر ماهی ها در بندر outside به هم می رسند
[ترجمه گوگل]کوسه ها، خرچنگ ها، اشعه ها و دیگر مینوا ها در حوالی بیرون آلابامان در کنار هم قرار می گیرند
10. The thyroid gland of grey mullet is a specific secretory gland and composed of follicles, i. e. monolayer spheres of thyroid epithelial cells without cillium.
[ترجمه ترگمان]غده تیروئید، غده grey، غده secretory و مرکب از ریشه هاست، من E دایره های monolayer از سلول های تیروئید، بدون cillium
[ترجمه گوگل]غده تیروئید از کرفس خاکستری غده تیروئید خاصی است که از فولیکولها تشکیل شده است e حوزه های تک لایه سلول های اپیتلیال تیروئید بدون سیلیوم
11. Mullet - Denotes some Divine quality bestowed from above.
[ترجمه ترگمان]Mullet - Denotes برخی از کیفیت Divine که از بالا اعطا شد
[ترجمه گوگل]کباب - برخی از کیفیت الهی که از بالا به دست می آید
12. Fishermen catching grey mullet near the inshore area.
[ترجمه ترگمان]در طول ساحل نزدیک ساحل جست و جو گندمی را می گرفت
[ترجمه گوگل]ماهیگیران کوهی خاکستری را در نزدیکی منطقه ساحلی می گیرند
13. Minitel is a creature of the 80s and now seems as dated as mullet hairdos and Bananarama.
[ترجمه ترگمان]Minitel یک موجود دهه ۸۰ است و حالا به نظر می رسد که با mullet hairdos و Bananarama قرار دارد
[ترجمه گوگل]Minitel موجودی 80 ساله است و اکنون به نظر می رسد مانند موزیک و Bananarama به دنیا آمده است
14. Fish glacial delicacy basically is hairtail, breed yellow croaker, pomfret, flatfish, mullet, Spanish mackerel to wait.
[ترجمه ترگمان]غذای خوش مزه ماهی ها به طور ساده hairtail است، نژاد زرد را تولید می کند، pomfret، flatfish، mullet، ماهی خالدار اسپانیایی برای انتظار
[ترجمه گوگل]ظرافت های یخ زده ماهی اساسا موی سرخ، کوره زرد زرد، پومفات، صاف ماهی، کرفس، اسکاتلندی اسپانیایی برای صبر کردن است