کلمه جو
صفحه اصلی

frijol


معنی : حبوبات
معانی دیگر : (خوراک پزی مکزیکی)، لوبیا (به ویژه لوبیای سرخ)

انگلیسی به فارسی

( bean =) لوبیا، حبوبات


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: frijoles
(1) تعریف: any of numerous beans, esp. the kidney bean, used for food in the southwestern United States or Mexico.

(2) تعریف: (pl.) refried beans.

مترادف و متضاد

حبوبات (اسم)
grain, bean, cereal, frijol


کلمات دیگر: