1. a sidearm pitch
پرتاب از پهلو به جلو
2. She unbuttoned his holster, and took out his sidearm.
[ترجمه ترگمان]دکمه های شلوارش را باز کرد و اسلحه کمری خود را بیرون آورد
[ترجمه گوگل]او کلستره خود را باز کرد و از زانو زد
3. Or that wicked sidearm delivery that turned right-handed hitters who liked to dive into pitches into paratroopers.
[ترجمه ترگمان]یا آن سلاح کمری شریر و شریر که hitters را که دوست داشت به زمین شیرجه بزند تا چتربازان در آن شیرجه بزند
[ترجمه گوگل]یا این تحویل مارپیچ شریر که تبدیل به دست اندازان دست راست بود و دوست داشت به شیرجه به شیرجه رفتن شیرجه
4. Key dropped down for a sidearm fastball with two strikes, but he left it up around the chin.
[ترجمه ترگمان]کلیدی با دو ضربه توپ به توپ ضربه زد، اما او آن را دور چانه اش جا داد
[ترجمه گوگل]کلید دوبار ضربه زدن سریع برای یک fastball با سرعت پایین، اما او را در اطراف چانه قرار داد
5. She had forgotten the sidearm, which she had kept sand-free but not discharged in months.
[ترجمه ترگمان]اسلحه کمری را فراموش کرده بود و ماه ها بود که او را آزاد کرده بود، اما نه در ماه ها از آنجا مرخص شده بود
[ترجمه گوگل]او دیشب را فراموش کرده بود، که ماهها بدون شن و ماسه نگهداری می کرد، اما در ماه ها دفن نشد
6. He took a squad car and a sidearm off a highway patrolman.
[ترجمه ترگمان]اون یه ماشین پلیس و یه اسلحه کمری توی بزرگراه پیدا کرد
[ترجمه گوگل]او یک ماشین اسکاتلندی و یک سرنشین گارسون بزرگراه را گرفت
7. This flexible sidearm can be used to target both air and ground enemies.
[ترجمه ترگمان]این سلاح کمری انعطاف پذیر می تواند برای هدف قرار دادن هر دو دشمن هوایی و هم زمینی استفاده شود
[ترجمه گوگل]این باند انعطاف پذیر قابل استفاده برای هدف قرار دادن هر دشمن هوا و زمین است
8. Learn how to do freestyle Frisbee upside down sidearm throws from a world champion in this free sports video series.
[ترجمه ترگمان]یاد بگیرید که آرنج تان را وارونه کنید و سلاح کمری خود را از یک قهرمان جهانی در این مجموعه بازی های ویدئویی آزاد پرتاب کنید
[ترجمه گوگل]بدانید چگونه Frisbee freestyle را به سمت بالا بکشید و از یک قهرمان جهان در این سری ویدیوهای رایگان ورزشی پرتاب می شود
9. The tall right-hander with the funky, sidearm delivery played for the Yankees from 1996-2000, winning four World Series titles.
[ترجمه ترگمان]این تیم بلند قامت با the، تحویل سلاح کمری برای یانکی ها از ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۰ انجام شد و چهار عنوان سری مسابقات جهانی را به دست آورد
[ترجمه گوگل]راست دست راست با تحویل بد بو، زنگار برای سالهای 1996-2000 برای یانکیها، چهار عنوان سری جهانی دریافت کرد
10. It is a reliable sidearm for special operations personnel.
[ترجمه ترگمان]این یک سلاح کمری قابل اعتماد برای پرسنل عملیات ویژه است
[ترجمه گوگل]این یک موشک قابل اعتماد برای پرسنل عملیات ویژه است
11. Tom pulled out his Sidearm and warily moved to the fallen aliens.
[ترجمه ترگمان]تام Sidearm خود را بیرون کشید و با احتیاط به سوی بیگانه سقوط کرد
[ترجمه گوگل]تام صندلی خود را بیرون آورد و به سختی به بیگانگان سقوط کرد
12. The standard-issue sidearm of a Space Marine is a fully automatic armour-piercing rocket-propelled grenade launcher.
[ترجمه ترگمان]سلاح هسته ای سلاح یک تفنگدار دریایی یک نارنجک انداز کاملا اتوماتیک است که به طور کامل پرتاب می شود
[ترجمه گوگل]سارق استاندارد دریایی فضایی یک پرتاب نارنجک پرتاب موشک کاملا اتوماتیک است
13. All he had left was his sidearm.
[ترجمه ترگمان]تنها چیزی که باقی مانده اسلحه کمری بود
[ترجمه گوگل]همه او سمت چپ او بود
14. The standard sidearm of the Geonosian soldier uses oscillators to produce a devastating sonic blast.
[ترجمه ترگمان]سلاح کمری استاندارد سرباز Geonosian از oscillators برای تولید یک انفجار صوتی انفجاری مخرب استفاده می کند
[ترجمه گوگل]سرنیزه استاندارد سرباز Geonosiys برای ایجاد یک انفجار صوتی ویرانگر از نوسانگرها استفاده می کند