1. he was shouting furiously
او دیوانه وار فریاد می زد.
2. her eyes were flaming furiously
شراره های خشم از چشمانش می بارید.
3. The bird flapped its wings furiously.
[ترجمه ترگمان]پرنده با خشم بال هایش را تکان داد
[ترجمه گوگل]پرنده بالهایش را به طرز وحشیانه ای کشید
4. A small bird flapped its wings furiously and flew upwards.
[ترجمه ترگمان]پرنده کوچکی بال هایش را به شدت تکان داد و به طرف بالا پرواز کرد
[ترجمه گوگل]یک پرنده کوچک ظاهرا بالهایش را پرتاب کرد و به سمت بالا پرواز کرد
5. 'Get out!' she hissed furiously.
[ترجمه ترگمان]! برو بیرون با عصبانیت گفت:
[ترجمه گوگل]'برو بیرون!' او خشمگین است
6. I looked at her and she glared furiously back.
[ترجمه ترگمان]به او نگاه کردم و با عصبانیت به او چشم غره رفتم
[ترجمه گوگل]من به او نگاه کردم و خشمگین شدم
7. She blushed furiously at the memory of the conversation.
[ترجمه ترگمان]از این گفتگو با خشم سرخ شد
[ترجمه گوگل]او به طرز وحشیگری به حافظه گفتگو خیره شد
8. The two armies battled all night furiously.
[ترجمه ترگمان]دو سپاه تمام شب با عصبانیت شروع به جنگ کردند
[ترجمه گوگل]دو ارتش در تمام طول شب با خشونت مبارزه کرد
9. Officials worked furiously to repair the centre court.
[ترجمه ترگمان]مسئولان با خشم کار کردند تا دادگاه مرکز را تعمیر کنند
[ترجمه گوگل]مقامات برای خدمت به دادگاه مرکز خشمگینانه کار کردند
10. They worked furiously all weekend, trying to get it finished on time.
[ترجمه ترگمان]آن ها تمام آخر هفته را با عصبانیت کار می کردند و سعی می کردند آن را به موقع تمام کنند
[ترجمه گوگل]آنها همه ی آخر هفته های خشمگینانه کار می کردند و سعی داشتند آن را به موقع به پایان برسانند
11. She puffed furiously at her cigarette.
[ترجمه ترگمان]با خشم به سیگارش پک زد
[ترجمه گوگل]او به شدت در سیگار او پف کرد
12. She was still writing away furiously when the bell went.
[ترجمه ترگمان]وقتی زنگ به صدا درآمد هنوز مشغول نوشتن بود
[ترجمه گوگل]وقتی زنگ زنگ زد، هنوز خسته کننده بود
13. " Who are you? " the man exclaimed furiously.
[ترجمه ترگمان]تو کی هستی؟ مرد با عصبانیت گفت:
[ترجمه گوگل]' شما کی هستید؟ این مرد خشمگین گریه کرد
14. The ducks paddled furiously towards the bread.
[ترجمه ترگمان]اردک ها با خشم به سوی نان پرداختند
[ترجمه گوگل]اردک ها به طرز وحشیانه ای نسبت به نان انداختند
15. They went at each other furiously.
[ترجمه ترگمان]آن ها با خشم به هم نگاه کردند
[ترجمه گوگل]آنها به شدت به یکدیگر رفتند