1. This pneumatic tool will double the speed of assembly.
[ترجمه ترگمان]این ابزار پنوماتیک سرعت مونتاژ را دو برابر خواهد کرد
[ترجمه گوگل]این ابزار پنوماتیک سرعت مونتاژ را دو برابر می کند
2. Our car has pneumatic brakes.
[ترجمه ترگمان]اتومبیل ما ترمز فشار دارد
[ترجمه گوگل]ماشین ما دارای ترمزهای پنوماتیک است
3. Pneumatic tyres were invented in 1888 by John Dunlop.
[ترجمه ترگمان]لاستیک Pneumatic در سال ۱۸۸۸ توسط John Dunlop اختراع شد
[ترجمه گوگل]لاستیک پنوماتیک توسط John Dunlop در سال 1888 اختراع شد
4. Two associated pneumatic grain elevators with a combined discharge rate of 400 tons per hour were completed soon after.
[ترجمه ترگمان]دو سیلوی گندم همراه با نرخ تخلیه ترکیبی ۴۰۰ تن در ساعت به زودی تکمیل شد
[ترجمه گوگل]دو آسانسور دانه پنوماتیک همراه با میزان تلفیقی همراه با 400 تن در ساعت، به زودی پس از اتمام تکمیل شد
5. It is worth remembering that the first pneumatic bicycle tyre appeared on a cinder track in Portadown in August 188
[ترجمه ترگمان]شایان ذکر است که در ماه اوت سال ۱۸۸ اولین لاستیک pneumatic بادی بر روی یک ریل سنگی در Portadown ظاهر شد
[ترجمه گوگل]لازم به یادآوری است که اولین تایر دوچرخه پنوماتیک در ماه اوت 188 در مسیر پرنده ای در پورتوادونا ظاهر شد
6. Other nights, I listened to pneumatic tubes, and I was a doll on a shelf in a cavernous department store.
[ترجمه ترگمان]در شب های دیگر، من به لوله های فشار گوش می دادم و من یک عروسک روی قفسه در یک فروشگاه غار مانند بودم
[ترجمه گوگل]شبهای دیگر، من به لوله های پنوماتیک گوش می دادم، و من یک عروسک در یک قفسه در یک فروشگاه انبار بودم
7. A system of pneumatic tubes moves everything along.
[ترجمه ترگمان]یک سیستم لوله های پنوماتیک همه چیز را به حرکت در می آورد
[ترجمه گوگل]سیستم لوله های پنوماتیک همه چیز را به هم می ریزد
8. At 100 decibels, the level produced by a chain saw or pneumatic drill, the allowable exposure is three hours.
[ترجمه ترگمان]در ۱۰۰ دسی بل، سطحی که توسط یک زنجیر دید یا دریل بادی تولید می شود، نوردهی مجاز سه ساعت است
[ترجمه گوگل]در 100 دسی بل، سطح تولید شده توسط یک مته زنجیری یا پنوماتیک، قرار گرفتن در معرض مجاز سه ساعت است
9. Minutes later he was making a noise like a pneumatic drill.
[ترجمه ترگمان]چند دقیقه بعد او صدایی مثل مته بادی درآورد
[ترجمه گوگل]چند دقیقه بعد او سر و صدایی مثل یک مته پنوماتیک ساخت
10. The curriculum expands to include hydraulics, basic pneumatics, electronics, and statistical process control.
[ترجمه ترگمان]برنامه درسی شامل هیدرولیک، pneumatics اصلی، الکترونیک و کنترل فرآیند آماری می شود
[ترجمه گوگل]برنامه درسی شامل هیدرولیک، پنوماتیک پایه، الکترونیک و کنترل فرآیند آماری می شود
11. For years the city vibrated to the sound of diggers and pneumatic drills.
[ترجمه ترگمان]سال ها بود که این شهر در اثر شنیدن صدای diggers و دریل بادی می لرزید
[ترجمه گوگل]سالهاست که شهر به صدای حفاری ها و مته های پنوماتیک رفته است
12. Perry, in a fishing jacket, moving like a marionette that swallowed a pneumatic drill.
[ترجمه ترگمان]پری با یک ژاکت ماهیگیری که مثل یک عروسک خیمه شب حرکت کرده بود
[ترجمه گوگل]پری، در یک ژاکت ماهیگیری، مانند یک ماریوتک حرکت کرد که یک مته پنوماتیک را فرو برد
13. Her left arm by her side, her right elbow out at an angle and her forearm shaking like a pneumatic drill.
[ترجمه ترگمان]بازوی چپش در کنار او بود، آرنج راستش را در زاویه و ساعد دست راستش تکان می داد و مثل مته بادی می لرزید
[ترجمه گوگل]بازوی چپ خود را از طرف او، آرنج راست خود را در یک زاویه و ساعد او تکان دادن مانند یک مته پنوماتیک است
14. It's your chance to win a £7000 pneumatic grain drill.
[ترجمه ترگمان]این شانس شما برای بدست آوردن یک مته بادی ۷ هزار پوندی است
[ترجمه گوگل]شانس خود را برای برنده شدن 7000 پوند پنوماتیک به دست آورید