کلمه جو
صفحه اصلی

sinistral


معنی : چپی، بدشگون، بدیمن، تمایل بچپ
معانی دیگر : در سمت چپ، چپ، چپ دست، نامیمون، مغایر، غیر مشروع، ادم چپ دست

انگلیسی به فارسی

بدیمن، بدشگون، نامیمون، مغایر، چپی، تمایل بچپ،غیر مشروع، آدم چپ دست


sinistral، بدشگون، بدیمن، چپی، تمایل بچپ


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: sinistrally (adv.)
(1) تعریف: on or of the left side; left. (Cf. dextral.)
مشابه: sinister

(2) تعریف: left-handed.

(3) تعریف: designating or concerning a gastropod shell that has its opening to the left of an observer when the pointed end is upward.

• of or pertaining to the left side; left-handed; coiling to the left (of certain gastropod shells)

مترادف و متضاد

چپی (صفت)
goggle-eyed, sinistral

بدشگون (صفت)
ominous, sinister, unlucky, sinistral, ill-boding, portentous

بدیمن (صفت)
ominous, sinister, unlucky, sinistral, portentous

تمایل ب چپ (صفت)
sinistral

جملات نمونه

1. Sinistral individuals exhibit dominance of the left hand and eye.
[ترجمه ترگمان]افراد Sinistral تسلط دست چپی و چشم را نشان می دهند
[ترجمه گوگل]افراد سینیستالتی سلطه دست چپ و چشم را نشان می دهند

2. Both of them were offset by large - sized sinistral move of the Tanlou fault in Mesozoic.
[ترجمه ترگمان]هر دوی آن ها با حرکت sinistral به اندازه بزرگ از خطای Tanlou در Mesozoic جبران شدند
[ترجمه گوگل]هر دو آنها با حرکت بزرگ سینتالال از تقصیر Tanlou در Mesozoic جبران شدند

3. However, some broods possess a few snails of the opposing hand, and in predominantly sinistral broods, the incidence of dextrality is surprisingly high.
[ترجمه ترگمان]با این حال، برخی از افراد مبتلا به snails با دست مخالف هستند، و در اغلب بیماران sinistral، بروز of به طرز شگفت آوری بالا است
[ترجمه گوگل]با این حال، برخی از برادران دارای چند حلقه از دست مخالف، و در محصوالت عمدتا سینت است، میزان بروز اشتباه قابل توجهی است

4. Combining with the previous studies the movement sense of the NE trending faults and their distribution patterns suggest that the Machaoying fault is a sinistral strike-slip fault.
[ترجمه ترگمان]ترکیب با مطالعات قبلی، حس حرکت گسل سینای شمالی و الگوهای توزیع آن ها نشان می دهد که خطای Machaoying خطای لغزش - لغزشی است
[ترجمه گوگل]در ترکیب با مطالعات قبلی، جنبش غلط های غلط املایی و الگوهای توزیع آنها نشان می دهد که خطای Machaoying یک خطای لغزش اعتصاب سینتی است

5. Since the Tertiary period, the Red River Fault Zone suffered both of the sinistral movement and dextral movement, but the activities of the north and the south segment were different.
[ترجمه ترگمان]از زمان دوره سوم، منطقه نقص رودخانه سرخ هم از جنبش sinistral و هم جنبش dextral رنج می برد، اما فعالیت های شمال و بخش جنوبی متفاوت بودند
[ترجمه گوگل]از زمان دوره سوم، منطقه گسل ریحان رودخانه رنج می برد هر دو جنبش سینیستال و جنبش دفاعی، اما فعالیت های شمال و جنوب بخش متفاوت بود

6. Methods Retrospectively analyse the operative methods of acute obstructive sinistral colonic cancer of 25 cases.
[ترجمه ترگمان]روش های آنالیز روش های عامل بازدارنده حاد sinistral colonic حاد ۲۵ مورد را آنالیز می کنند
[ترجمه گوگل]روش ها به روش نمونه گیری مجدد روش های عملی سرطان کولون سوزنی حاد انسدادی 25 مورد را تحلیل می کنند

7. The origin of the Jiyang movement is closely related to the transformation of the Tanlu Fault Belt from sinistral to dextral movements.
[ترجمه ترگمان]منشا جنبش Jiyang رابطه نزدیکی با تغییر کمربند ایمنی Tanlu از sinistral تا dextral دارد
[ترجمه گوگل]منشاء جنبش جیانگ با دگرگون شدن تسمه نقص Tanlu از جنبش سینیستال به جنبشهای مستبد رابطه دارد

8. Field structure, microstructures and quartz C-axis analysis all indicate sinistral shear sense of the ductile shear belt.
[ترجمه ترگمان]ساختار میدان، ریز ساختارها و تحلیل axis C - محور همگی نشان دهنده مفهوم برش عرضی کمربند برشی داکتیل است
[ترجمه گوگل]ساختار میدان، ریزساختار و تجزیه و تحلیل محور کوارتز همه نشان دهنده حساسیت برشی برشی کمربند برشی مجلل است

9. The ingluvies was supplied by the cranial and the ingluvies, the caudal sinistral and dextral arteries of the ingluvies.
[ترجمه ترگمان]The توسط جمجمه و the، the دمی و شریان های the تامین می شد
[ترجمه گوگل]Ingluvies توسط جمجمه و انگلوی ها، سیناپسی کریستال و جراحهای قاعده انگلوی فراهم شده است

10. Objective : To investigate the diagnosis and treatment of pancreatic sinistral portal hypertension ( PSPH ).
[ترجمه ترگمان]هدف: بررسی تشخیص و درمان سرطان لوزالمعده sinistral (PSPH)
[ترجمه گوگل]هدف: برای بررسی تشخیص و درمان پرفشاری پانکراس پانکراس پانکراس پورتال (PSPH)

11. In the interim of Yanshan-Himalayan stage, the transition from sinistral to dextrorotation of Tanlu fault zone resulted in the transition of faults from NW-trending to NE(NEE)-trending in Zhanhua Sag.
[ترجمه ترگمان]در طول مرحله of - هیمالیایی، انتقال از sinistral به dextrorotation منطقه گسل Tanlu منجر به انتقال گسل های از NW - trending به NE (NEE)- گرایش در Sag Zhanhua شده است
[ترجمه گوگل]در مواقع مرحله یانگان-هیمالیا، گذار از sinistral به disterrorotation منطقه گسل Tanlu منجر به انتقال گسل از روند NW به NE (NEE) -trending در Zhanhua Sag

12. The contact deformation shows that the Fenghuangshan pluton was controlled by a regional sinistral shear stress field.
[ترجمه ترگمان]تغییر شکل برخورد نشان می دهد که Fenghuangshan pluton با یک میدان تنش برشی sinistral منطقه ای کنترل شده است
[ترجمه گوگل]تغییر شکل تماس نشان می دهد که پلوتون Fenghuangshan توسط یک منطقه تنش برشی برشی منطقه ای کنترل شده است

13. It extends parallel to Xianshuihe fault, which is a major active sinistral strike-slip fault in eastern Tibet Plateau.
[ترجمه ترگمان]این مساله موازی با گسل Xianshuihe است که در فلات تبت شرقی یک خطای لغزش - لغزش محسوب می شود
[ترجمه گوگل]این مسافت به موازات تقصیر Xianshuihe گسترش می یابد، که یکی از اصلی ترین خطاهای لغزش اعتصاب دهنده در شرق تبت است

14. The north - east fracture which is the south boundary of Yanshan fault block relative notable sinistral movement.
[ترجمه ترگمان]شکستگی شمال شرقی که مرز جنوبی بلوک گسل Yanshan است جابجایی قابل توجه نسبی است
[ترجمه گوگل]شکست شمال شرقی که مرز جنوبی بلوک گسل یانشان است، جنبش سینیستال قابل توجهی را نشان می دهد


کلمات دیگر: