1. the plop of a toad jumping into the pond
صدای تالاپ وزغی که توی استخر پرید
2. The stone fell into the water with a plop.
[ترجمه ترگمان]سنگ با صدای تالاپ روی آب افتاد
[ترجمه گوگل]سنگ به آب افتادن با یک قطره قطره
3. Another drop of water fell with a soft plop.
[ترجمه ترگمان]یک قطره آب دیگر با صدای تلپ به زمین افتاد
[ترجمه گوگل]یک قطره آب دیگر با یک لپه نرم فرو ریخت
4. Can you just plop some ice in my drink?
[ترجمه ترگمان]میشه یه کم یخ توی نوشیدنی من بذاری؟
[ترجمه گوگل]آیا شما فقط می توانید یک نوشیدنی را در یخ بگذارید؟
5. The stone fell with a plop into the river.
[ترجمه ترگمان]سنگ با صدای تلپ به رودخانه افتاد
[ترجمه گوگل]سنگ به یک رودخانه رسیده است
6. The stone fell plop into the water.
[ترجمه ترگمان]سنگ با صدای تلپ به آب افتاد
[ترجمه گوگل]این سنگ به آب افتاد
7. Her earring went plop into the soup.
[ترجمه ترگمان]گوشواره ای به داخل سوپ رفت
[ترجمه گوگل]گوشواره او به سوپ افتاد
8. Did you hear it plop?
[ترجمه ترگمان]صدای تالاپ و تولوپ بلند شد؟
[ترجمه گوگل]آیا آن را شنیدید؟
9. The green ones held on tighter, didn't plop into her palms but had to be tugged.
[ترجمه ترگمان]برگ های سبز را محکم تر نگه داشتند، صدای تالاپ t در کف دستانش نبود، اما مجبور شدند به زور بکشند
[ترجمه گوگل]آنهایی که سبزتر شده بودند، تندتر میشدند، به کف دستشان نمیرفتند، اما باید برداشته شوند
10. A prim plop as it landed, sank.
[ترجمه ترگمان]وقتی فرود آمد، صدای تالاپ بلندی به گوش رسید
[ترجمه گوگل]یک انفجار اولیه که آن را فرود آورد، غرق شد
11. It came out with a sickening plop and a gushing gout of blood.
[ترجمه ترگمان]با صدای تالاپ sickening و نقرس از خون بیرون آمد
[ترجمه گوگل]آن را با یک لکه های مضر و یک نقرس خفیف از خون بیرون آمد
12. There was a plop as it landed in the water, then it thrashed around wildly for a few seconds before settling down.
[ترجمه ترگمان]صدای تلپ در آب به گوش رسید و چند ثانیه قبل از اینکه به زمین بیفتد، وحشیانه به اطراف ضربه زد
[ترجمه گوگل]یک قطره ای که در آب فرود می آمد وجود داشت و سپس چند ثانیه قبل از زلزله در اطراف آن خیز شد
13. The hobo could not flow, could not plop.
[ترجمه ترگمان]The نمی توانست جاری شود، نمی توانست صدای تالاپ و تولوپ بلند شود
[ترجمه گوگل]قلاب نمی تواند جریان یابد، نمیتواند خراب شود
14. Just plop the noodles over the center of the sauce.
[ترجمه ترگمان] فقط ماکارونی رو به وسط سس بیار
[ترجمه گوگل]فقط رشته فرنگی را در مرکز سس قرار دهید
15. The soap fell plop into the bath.
[ترجمه ترگمان] صابون توی وان فرو ریخت
[ترجمه گوگل]صابون به حمام افتاد