1. The devil riding my back dug his hard pointy heels into my flesh, but I stayed my ground.
[ترجمه ترگمان]شیطان پشت سر من پاشنه های بلندش را در گوشت من فرو کرد، اما من زمین را ماندم
[ترجمه گوگل]شیاطین پشت سر من پاشنه های سختی را به گوشت من انداخت، اما زمین را محاصره کردم
2. I loved the pointy beard and razor-sharp eyes, the pearl earring fixed in his left lobe.
[ترجمه ترگمان]من عاشق ریش تیز و چشمان تیز و تیز و گوشواره مروارید بود که در قسمت چپش نصب شده بود
[ترجمه گوگل]من دوست داشتم ریش مویی و چشم های تیز، گوشواره مروارید ثابت در لوب چپ خود را
3. She wore sunglasses with pointy black frames.
[ترجمه ترگمان]عینک آفتابی به چشم داشت
[ترجمه گوگل]او دارای عینک های آفتابی با فریم های سیاه و سفید بود
4. A shower of hail bounced off Granny's pointy hat and Oats's wide brim.
[ترجمه ترگمان]یک قطره باران از کلاه نوک تیز ذرت و لبه پهن او پرید
[ترجمه گوگل]دوشاخ گرگ از کلاه دندانه دار نازک و بیضی گسترده ای از جواهرات رد شد
5. He was so pointy that I feared he would leave his wooden perch and anoint my head with his beak.
[ترجمه ترگمان]آنقدر تیز و تیز بود که ترسیدم از جایگاهش بیرون برود و با منقارش صورتم را نوازش می کند
[ترجمه گوگل]او خیلی دشوار بود که از ته دلش می ترسیدم که چنگال چوبی اش را ترک کنم و سرم را با دندان هایم بمالم
6. He has a pointy head.
[ترجمه ترگمان]کله تیزی داره
[ترجمه گوگل]او یک سر اشاره دارد
7. I was a girl who liked my mountains pointy, so I foolishly and ignorantly snubbed the Cairngorms.
[ترجمه ترگمان]من دختری بودم که با نوک تیزی mountains را دوست داشت، بنابراین ابلهانه و با بی اعتنایی به Cairngorms رفتار کردم
[ترجمه گوگل]من یک دختر بودم که کوه های من را دوست داشت، بنابراین من احمقانه و ناخودآگاه Cairngorms را لرزاندم
8. High slung, low slung, wobbly, pointy, pert, pigeon or pachyderm.
[ترجمه ترگمان]slung بلند، نازک، تیز، تیز، تیز، کبوتر یا pachyderm
[ترجمه گوگل]پرانرژی بالا، کمرنگ، ترسناک، ترسناک، پرت، کبوتر یا پرنده
9. When do we sprout hair and pointy ears?
[ترجمه ترگمان]کی موهای sprout و گوش های نوک تیز داریم؟
[ترجمه گوگل]وقتی موها و گوشهای تیزهوش را بشکنیم؟
10. Forget the pointy black hat and warty nose.
[ترجمه ترگمان]کلاه نوک تیز و بینی نوک تیز رو فراموش کن
[ترجمه گوگل]کلاه سیاه و کبود سیاه و سفید را فراموش کرده اید
11. The second is getting all the 'very pointy spears' to talk to each other in real time.
[ترجمه ترگمان]دومی همه the نوک تیزش را می گیرد تا در زمان واقعی با هم حرف بزنند
[ترجمه گوگل]دوم این است که همه 'Spears بسیار نقطه ای' را برای صحبت کردن با یکدیگر در زمان واقعی می گیریم
12. He wears a pointy mask and an animal-skin loincloth.
[ترجمه ترگمان]او یک ماسک نوک تیزش و یک loincloth پوستی - پوستی به تن دارد
[ترجمه گوگل]او یک ماسک نقطه ای و پوستی از پوست حیوانات و پوست می پوشد
13. Stranger things have happened just look at pointy shoes.
[ترجمه ترگمان]اتفاق های عجیب تر هم افتاده فقط به کفش های نوک تیز نگاه کنید
[ترجمه گوگل]چیزهای غریبه اتفاق افتاده است فقط به کفش های نقطه ای نگاه کنید
14. The changes are not just at the pointy end of the plane.
[ترجمه ترگمان]این تغییرات تنها در نوک نوک تیز هواپیما نیستند
[ترجمه گوگل]این تغییرات فقط در انتهای نقطه ای از هواپیما نیست