کلمه جو
صفحه اصلی

mummery


معنی : لال بازی با نقاب، زهد فروشی
معانی دیگر : نمایش نقاب پوشان، لودگی

انگلیسی به فارسی

لال بازی با نقاب، لودگی، زهد فروشی


مومیایی، لال بازی با نقاب، زهد فروشی


انگلیسی به انگلیسی

• play, masquerade, performance by pantomime actors; ridiculous ritual (especially religious)

مترادف و متضاد

لال بازی با نقاب (اسم)
mummery

زهد فروشی (اسم)
mummery

جملات نمونه

1. Of course, it was a load of mummery, Fat Henry playing at masques and mystery.
[ترجمه ترگمان]البته، این بار باری بود که هنری چاق در ماسک ها و اسرار بازی می کرد
[ترجمه گوگل]البته، این یک بار از mummery بود، چربی هنری بازی در masques و رمز و راز

2. Mummery agrees. Reprogramming cells directly in the heart "would be potentially much more interesting" than transplantation, she says.
[ترجمه ترگمان]Mummery موافق است او می گوید که سلول های Reprogramming مستقیما در قلب \"بسیار جالب تر از پیوند خواهند بود\"
[ترجمه گوگل]Mummery موافق است او می گوید، سلول های مجدد برنامه ریزی سلول را به طور مستقیم در قلب 'به طور بالقوه بسیار جالب تر' نسبت به پیوند است

3. But he was sick of mummery, so instead he grimaced, signed, and handed the scroll back to Brown Ben.
[ترجمه ترگمان]اما او از mummery بیزار بود، بنابراین به جای آن شکلکی دراورد، امضا کرد و طومار را به سمت براون لو داد
[ترجمه گوگل]اما او از مامیر مریض بود، به جای آن او به صورت جسد، امضا کرد و اسلحه را به سمت براون بن فرستاد

4. Yes, but you were forced to surround these scientific gifts with the most outrageous mummery.
[ترجمه ترگمان]بله، اما شما مجبور بودید این هدایای علمی را با the فروشی دور کنید
[ترجمه گوگل]بله، اما شما مجبور بودید این هدایای علمی را با مامورین عجیب و غریب احاطه کنید

5. A show, as you have said. Let them have their mummery. When they are gone, we will make a fruit market of what they leave behind.
[ترجمه ترگمان]یک نمایش، همان طور که شما گفتید بگذارید آن ها mummery را داشته باشند وقتی که آن ها رفته اند، ما یک بازار میوه از آنچه که پشت سر می گذاریم، ایجاد خواهیم کرد
[ترجمه گوگل]نشان می دهد، همانطور که گفتید اجازه دهید آنها مومیایی خود را داشته باشند وقتی آنها از بین رفته اند، ما یک بازار میوه ای از آنچه که پشت سر می گذاریم، می کنیم

پیشنهاد کاربران

رسوم خنده دار
تشریفات پوچ
مناسک مسخره

ادابازی
مسخره بازی


کلمات دیگر: