کلمه جو
صفحه اصلی

trenchancy


معنی : تیزی، برندگی، قاطعی
معانی دیگر : نفوذ، شکاف

انگلیسی به فارسی

تیزی، برندگی، قاطعی، نفوذ، شکاف


تراژدی، تیزی، برندگی، قاطعی


انگلیسی به انگلیسی

• sharpness, wittiness; vigor; distinctness, definition

مترادف و متضاد

تیزی (اسم)
edge, verjuice, acuteness, sharpness, poignancy, trenchancy

برندگی (اسم)
sharpness, trenchancy

قاطعی (اسم)
trenchancy

جملات نمونه

1. The non-government organization is the trenchancy weapon for the United States and western nations to promote their values, and carry on military intervention and regime change.
[ترجمه ترگمان]سازمان غیر دولتی سلاح trenchancy برای ایالات متحده و کشورهای غربی است تا ارزش های آن ها را ارتقا دهد و مداخله نظامی و تغییر رژیم را انجام دهد
[ترجمه گوگل]سازمان غیر دولتی سلاح ترسناک برای ایالات متحده و ملل غربی است تا ارزش های خود را ارتقاء دهند و مداخله نظامی و تغییر رژیم را ادامه دهند

2. Today, innovation is the trenchancy character, and the essence of library management is innovation.
[ترجمه ترگمان]امروزه، نوآوری ویژگی trenchancy است و ماهیت مدیریت کتابخانه نوآوری است
[ترجمه گوگل]امروزه نوآوری، شخصیت تراژدی است و ماهیت مدیریت کتابخانه نوآوری است

3. Symbiosis Cooperation Marketing is trenchancy weapon of Chinese retail enterprise.
[ترجمه ترگمان]بازاریابی هم کاری Symbiosis سلاحی برای شرکت خرده فروشی چینی است
[ترجمه گوگل]سمبلیس همکاری بازاریابی سلاح ترسناکی از شرکت خرده فروشی چینی است

4. The art of construct mirrors and materializes trenchancy quality and susceptivity the essence of the dark culture.
[ترجمه ترگمان]هنر ساختن آینه و کیفیت trenchancy، کیفیت فرهنگ تاریک را به تصویر می کشد
[ترجمه گوگل]هنر ساخت آینه ها و کیفیت کیفیت و حساسیت جوهر فرهنگ تاریک را تضمین می کند

5. Lottery, a trenchancy means of absorbing capital, has been gained rapid development. It has actual meaning for favorable issuance that study the lottery consumers' behavior.
[ترجمه ترگمان]بلیط بخت آزمایی، یعنی وسیله ای برای جذب سرمایه، پیشرفت سریعی داشته است این به معنای واقعی برای صدور مطلوبی است که رفتار مصرف کنندگان لاتاری را مورد مطالعه قرار می دهد
[ترجمه گوگل]قرعه کشی، وسیله نقلیه جذب سرمایه، به سرعت در حال پیشرفت است این معنای واقعی برای انتشار مطلوب دارد که رفتار مصرف کنندگان قرعه کشی را مطالعه می کند

6. It echoes trenchancy to realism as well as complements and perfects relating theory.
[ترجمه ترگمان]این سبک به رئالیسم، مکمل و مکمل نظریه مربوط می شود
[ترجمه گوگل]این تکان دادن به واقعیت و همچنین تکمیل و کامل نظریه مربوطه

7. Report that is used widely in our life is a trenchancy tool for browsing, analyzing information and printing the results.
[ترجمه ترگمان]گزارش که به طور گسترده در زندگی ما مورد استفاده قرار می گیرد ابزار trenchancy برای مرور، تحلیل اطلاعات و چاپ نتایج است
[ترجمه گوگل]گزارش که به طور گسترده ای در زندگی ما مورد استفاده قرار می گیرد، یک ابزار ترسیم برای مرور، تجزیه و تحلیل اطلاعات و چاپ نتایج است

8. It has characteristics of variations of form, denseness of distribution, all - sided functions and trenchancy of effect.
[ترجمه ترگمان]این مدل دارای ویژگی های گوناگونی از فرم، denseness توزیع، توابع پیوسته و trenchancy اثر است
[ترجمه گوگل]این ویژگی ها شامل تغییرات شکل، تراکم توزیع، توابع همه جانبه و تراکنش اثر است

9. The editorial in the Tsun Wan Yat Po were deeply regarded by the later generations because of its trenchancy standpoint and style of stronger China to fight off the western world.
[ترجمه ترگمان]سرمقاله \"ون Yat\" (Tsun Yat)به دلیل دیدگاه trenchancy و سبک of چین برای مبارزه با دنیای غرب عمیقا مورد توجه نسل های بعدی قرار گرفت
[ترجمه گوگل]سرمقاله در تسون وان یات پو عمیقا توسط نسل های بعد مورد توجه قرار گرفته است، زیرا با توجه به موقعیت و سبک چین قوی تر برای مبارزه با دنیای غرب


کلمات دیگر: