کلمه جو
صفحه اصلی

roughcast


معنی : گل مالی شده، اندود شن و اهک، ناقص، نا تمام، اندوده به شن و اهک، اجمالا درست کردن
معانی دیگر : (بنایی) روکار ابری، شن و آهک، طرح مقدماتی، هرچیز ناتمام یا شتابیده، هرچیز صیقل یا پرداخت نشده، صافکاری نشده، (دیوار و غیره) دارای روکار ابری کردن، با شن و آهک پوشاندن، اندوده به شن وهک، گل مال شده، اجمالادرست شده، ناقص، ناتمام

انگلیسی به فارسی

اندوده به شن و اهک، گل مالی شده، اجمالا درست کردن،ناقص، ناتمام، اندود شن و اهک


خشن، گل مالی شده، اندود شن و اهک، اجمالا درست کردن، ناقص، نا تمام، اندوده به شن و اهک


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a coarse plaster made of mortar mixed with small stones, used as a finish for exterior walls.

(2) تعریف: a rough or crude model, pattern, or preliminary form.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: roughcasts, roughcasting, roughcast
(1) تعریف: to cover or plaster with roughcast.

(2) تعریف: to make or shape in a rough or preliminary form.

• coarse wall covering made of mortar mixed with pebbles
roughcast is a mixture of plaster and small stones used for covering the outside walls of buildings.
plaster, mortar; apply plaster, apply mortar

مترادف و متضاد

گل مالی شده (اسم)
roughcast

اندود شن و اهک (اسم)
roughcast

ناقص (صفت)
rudimentary, malformed, incorrect, faulty, defective, fragmentary, mutilate, half-baked, imperfect, incomplete, sketchy, skimpy, half, imperfective, manque, roughcast

نا تمام (صفت)
inconclusive, defective, imperfect, incomplete, unfinished, partial, incompleted, imperfective, roughcast

اندوده به شن و اهک (صفت)
roughcast

اجمالا درست کردن (فعل)
roughcast

جملات نمونه

1. He roughcast the plot of the novel.
[ترجمه ترگمان]او داستان داستان را بازگو می کند
[ترجمه گوگل]او طرح این رمان را خرد می کند

2. The article also introduces the optimized roughcast of flange and the cruces in die designing. It states the main structure parameters and the working traits of the die.
[ترجمه ترگمان]این مقاله همچنین مقدار بهینه شده of و the را در طراحی مردن معرفی می کند این شاخه، پارامترهای ساختاری اصلی و ویژگی های کاری مرگ را بیان می کند
[ترجمه گوگل]این مقاله همچنین بهینه سازی خطوط فلنج و متقابل در طراحی قالب را معرفی می کند این پارامترهای ساختار اصلی و صفات کار مرگ را بیان می کند

3. Roughcast, wall are finished with emulsion paint, sprinkler system, electromechanical facilities, air - conditioning system, broadband interface.
[ترجمه ترگمان]Roughcast، دیوار با امولسیون ساخته می شوند، سیستم آب پاش، تاسیسات الکترومکانیکی، سیستم تهویه هوا، رابط باند پهن
[ترجمه گوگل]رنگ آمیزی، دیوار با رنگ امولسیون، سیستم آب آشامیدنی، امکانات الکترومکانیکی، سیستم تهویه مطبوع، رابط پهنای باند به پایان رسید

4. The porcelain - roughcast bamboo ware and feather picture.
[ترجمه ترگمان]ظروف چینی - roughcast بامبو و تصویر پر
[ترجمه گوگل]ظروف سفال و سفال - خمیر بامبو و تصویر پر

5. A swift rose soundlessly over the slate roof and the heat shimmered on the roughcast walls.
[ترجمه ترگمان]برقی تند از روی بام سنگی تکان می خورد و گرما روی دیواره ای گل و گل می درخشید
[ترجمه گوگل]یک سیب بدون صدا بر روی سقف تخته سنگ و گرما در دیوارهای خرد شده شنیده شد

6. The primary problem in using the method of Numerical Control Manufacture-Shot Peen forming to manufacture the part on rough is to determine the size of the roughcast.
[ترجمه ترگمان]مشکل اصلی در استفاده از روش تولید کنترل عددی - گرفته شده برای تولید بدنه در rough برای تعیین اندازه the است
[ترجمه گوگل]مشکل اصلی در استفاده از روش کنترل عددی Manufacturing-Shot فرایند شکل گیری برای ساخت بخش در خشن، تعیین اندازه زبری است

7. By this technology it can achieve rapid foundry of glass mould's roughcast.
[ترجمه ترگمان]با این تکنولوژی می تواند به یک ریخته گری سریع از قالب شیشه دست یابد
[ترجمه گوگل]با استفاده از این تکنولوژی، می تواند به سرعت ریخته گری از خرد شدن قالب های شیشه ای به دست آورد

8. It can replace traditional isothermal anneal as advance heat treatment of roughcast of bearing rings.
[ترجمه ترگمان]این روش می تواند تغییر دمای ایزوترمال را به عنوان بهبود رفتار حرارتی حلقه های یاتاقان، جایگزین کند
[ترجمه گوگل]این می تواند جایگزین انتره ایزوترمال سنتی را به عنوان درمان پیشرفته گرما از زره پوش از حلقه های متحرک جایگزین


کلمات دیگر: