1. It's flat and almost entirely traversable if you use the dedicated bike paths that run along the beach.
[ترجمه ترگمان]اگر از مسیرهای مخصوص دوچرخه سواری که در امتداد ساحل حرکت می کنند استفاده کنید کاملا مسطح است
[ترجمه گوگل]اگر از مسیرهای دوچرخه اختصاصی که در امتداد ساحل استفاده می کنید، مسطح و تقریبا کاملا قابل عبور است
2. Much of this country is traversable only by four - wheel - drive vehicle or pack train.
[ترجمه ترگمان]بخش عمده ای از این کشور تنها با وسیله نقلیه چهار چرخ یا قطار بسته می شود
[ترجمه گوگل]بیشتر این کشور تنها با وسیله نقلیه چهار چرخ یا قطار قطار قابل حرکت است
3. It's only traversable in the summer now, but global warming could open it year round, saving money for everyone.
[ترجمه ترگمان]اکنون تنها در تابستان است، اما گرم شدن جهانی هوای کره زمین می تواند آن را امسال باز کند و برای همه پول پس انداز کند
[ترجمه گوگل]این فقط در تابستان قابل پیش بینی است، اما گرم شدن کره زمین می تواند آن را در طول سال باز کند، صرفه جویی در هزینه برای همه
4. Although it makes sense for the next focus traversable visible component to get the initial focus, it really depends on the native focus manager.
[ترجمه ترگمان]هر چند که برای تمرکز بعدی بر روی مولفه قابل مشاهده برای رسیدن به تمرکز اولیه منطقی است، اما واقعا به مدیر مرکز توجه بستگی دارد
[ترجمه گوگل]اگر چه برای متمرکز بعدی قابل مشاهده است که برای تمرکز اولیه تمرکز دارد، اما واقعا به مدیر تمرکز بومی بستگی دارد
5. FOR THE WORMHOLE to be traversable (Sentence dictionary), it must contain what Thorne termed exotic matter.
[ترجمه ترگمان]این کتاب باید حاوی همان چیزی باشد که تورن به آن ماده عجیب و غریب گفته بود
[ترجمه گوگل]برای WORMHOLE قابل عبور (فرهنگ لغت حکم)، باید حاوی آنچه Thorne نامیده می شود موضوع عجیب و غریب
6. A QueryPath object is traversable.
[ترجمه ترگمان]یک شی QueryPath traversable است
[ترجمه گوگل]یک شی QueryPath قابل عبور است
7. The void is still thought to contain dark energy, though, and is clearly traversable by light.
[ترجمه ترگمان]با این حال، این خلا هنوز هم در نظر گرفته می شود که حاوی انرژی تاریک است، و به وضوح با نور روشن می شود
[ترجمه گوگل]با این حال، فضای خالی هنوز هم حاوی انرژی تاریک است و به وضوح نور است
8. If a tag is present in a role, then the relationship is traversable from the EJB on that end to the EJBs on the other end of the relationship.
[ترجمه ترگمان]اگر یک برچسب در یک نقش وجود داشته باشد، آنگاه رابطه از the در انتهای دیگر رابطه traversable می شود
[ترجمه گوگل]اگر یک برچسب در یک نقش وجود داشته باشد، این رابطه از EJB در آن انتهایی به EJB ها در انتهای دیگر رابطه قابل انتقال است
9. The results indicated that there is significant difference between the verifiable directives and the traversable directives.
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان داد که تفاوت قابل توجهی بین دستورها قابل رسیدگی و دستورالعمل traversable وجود دارد
[ترجمه گوگل]نتایج نشان داد که بین دستورالعمل های قابل تایید و دستورالعمل های قابل انتقال قابل توجهی وجود دارد
10. The above image was taken last week by the Opportunity rover perched at a possibly traversable slope into the 750-meter impact feature.
[ترجمه ترگمان]تصویر بالا توسط the Opportunity در هفته گذشته گرفته شد که بر روی یک شیب احتمالا traversable به ویژگی تاثیر ۷۵۰ متر قرار داشت
[ترجمه گوگل]تصویر بالا در هفته گذشته توسط Opportunity rover در شیب احتمالا قابل حرکت به ویژگی ضربه 750 متر گرفته شد
11. The M3 tank was quickly replaced with the M4 Sherman, which mounted the same75 mm gun in a traversable turret.
[ترجمه ترگمان]باک شل به سرعت با the شر من جایگزین شد، که مسلسل same۷۵ mm را در برجک traversable نصب کرده بود
[ترجمه گوگل]مخزن M3 به سرعت با M4 Sherman جایگزین شد، که همان توپ 75 میلیمتری را در یک برجک قابل حمل نصب کرد
12. In other words, any instance of this class won't be focus traversable.
[ترجمه ترگمان]به عبارت دیگر، هر نمونه از این کلاس بر روی traversable متمرکز نخواهد بود
[ترجمه گوگل]به عبارت دیگر، هر نمونه از این کلاس تمرکز نداشته باشد