کلمه جو
صفحه اصلی

plated


معنی : اندوده، روکشدار
معانی دیگر : آبداده، آبکاری شده، پوشیده از صفحات فلزی، صفحه دار (مانند برخی زره ها)

انگلیسی به فارسی

اندوده، روکشدار


پوشیده شده، اندوده، روکشدار


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
(1) تعریف: coated with a thin layer of metal so as to give the appearance of greater value (sometimes used in combination).

- a gold-plated flute
[ترجمه ترگمان] یک فلوت طلایی
[ترجمه گوگل] فلوت طلایی
- plated candlesticks
[ترجمه ترگمان] شمعدان های نقره،
[ترجمه گوگل] شمعدان های پلاستیکی

(2) تعریف: protected or covered by sheets or plates of metal, as armor.

• covered, coated, overlaid with a thin covering
metal that is plated is covered with a thin layer of another kind of metal.

مترادف و متضاد

اندوده (صفت)
plated

روکش دار (صفت)
plated

جملات نمونه

1. the dishes are plated with gold
ظرف ها را آب طلا داده اند.

2. The ring was only plated with gold.
[ترجمه ترگمان]حلقه فقط با طلا پوشیده شده بود
[ترجمه گوگل]حلقه تنها با طلا پوشیده شده بود

3. The watch was only plated with gold.
[ترجمه ترگمان]ساعت فقط طلا بود
[ترجمه گوگل]این ساعت با طلای پوشیده بود

4. The ship had been heavily plated with protective sheets.
[ترجمه ترگمان]کشتی با ملافه های محافظ پر شده بود
[ترجمه گوگل]کشتی به شدت با ورقه های محافظ پوشیده شده بود

5. John hit his triple and plated two runs.
[ترجمه حجت بهمنی] جان دوضربه از سه گانه خود را زد و دو اجرا کرد.
[ترجمه ترگمان]جان به سه دست خود ضربه زد و دو ران گرفت
[ترجمه گوگل]جان سه بار دو بار رانندگی کرد

6. For long press rans type forms are often plated.
[ترجمه ترگمان]برای یافتن روش های مطبوعاتی طولانی، اشکال مختلفی در صفحه قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]فرم های معمولی برای مطبوعات طولانی اغلب پوشانده می شوند

7. The walls of the vault were plated with steel.
[ترجمه ترگمان]دیواره ای خزانه از فولاد ساخته شده بود
[ترجمه گوگل]دیوارهای حیاط با فولاد پوشیده شده بود

8. The first ironclads were wooden ships plated with iron.
[ترجمه ترگمان]اولین کشتی چوبی، کشتی های چوبی بود که با اهن پوشانده شده بودند
[ترجمه گوگل]اولین آهن کلاچ ها کشتی های چوبی با آهن بود

9. The sides were double-skinned and armour plated with splinter-proof shutters to their windows.
[ترجمه ترگمان]هر دو طرف با پوست تیره و پوشیده از چوب که از پشت پنجره به پنجره شان بسته بودند، پوشیده شده بودند
[ترجمه گوگل]دو طرف پوست دو طرفه و زره پوش با کرکره های ضد ضربه به پنجره های خود می پوشند

10. Even their faucets had been plated with gold.
[ترجمه ترگمان]Even از طلا plated شده بود
[ترجمه گوگل]حتی جک های آنها با طلا پوشیده شده بودند

11. The graceful brass plated trimmings and finials are complemented here by the solid pine Osborne surround.
[ترجمه ترگمان]تزئینات برنجی مسی و ژیو نورمان را که در این میان محصور و محصور است، احاطه کرده است
[ترجمه گوگل]درختان برنجی با شکوه و براق ساخته شده توسط کاج جامد Osborne surround وجود دارد

12. A gold plated curling tong, of course!
[ترجمه ترگمان]البته یک ورقه طلای خالص، البته!
[ترجمه گوگل]البته طناب پیچش یا حلقه زنی طناب، البته!

13. The President's limousine is plated with armor.
[ترجمه ترگمان]لیموزین رئیس جمهور با زره ساخته شده
[ترجمه گوگل]لیموزین رئیس جمهور با زره پوشانده شده است

14. Rhodium - plated, french earwire, pierced earrings with bezel - set, faceted Metallic Blue crystal.
[ترجمه ترگمان]Rhodium -، earwire french، گوشواره pierced در کریستال -
[ترجمه گوگل]گوشواره سوراخ شده با رادیوم، گوشواره سوراخ شده با قاب بدون درز - کریستال فلزی آبی تیره

silver-plated

دارای آب نقره



کلمات دیگر: