کلمه جو
صفحه اصلی

silliness


معنی : خریت، حماقت، نابخردی
معانی دیگر : نادانی، ابلهی، سبک مغزی

انگلیسی به فارسی

جادوگری، حماقت، نابخردی، خریت


انگلیسی به انگلیسی

• stupidity, foolishness; quality of being nonsensical, frivolousness

مترادف و متضاد

خریت (اسم)
contrariness, stupidity, asininity, intractability, doggedness, headstrongness, silliness, pertinacity, mulishness

حماقت (اسم)
idiocy, foolishness, stupidity, idiotism, asininity, folly, silliness, hebetude, lunacy, fatuity, unreason, tommyrot

نابخردی (اسم)
folly, silliness, unreason, imprudence

جملات نمونه

1. Stop this silliness and get back to work!
[ترجمه ترگمان]این حماقت را رها کنید و به سرکار برگردید!
[ترجمه گوگل]این صخره را متوقف کنید و به کار بازگردید!

2. I laughed at his silliness.
[ترجمه ترگمان]به حماقت او خندیدم
[ترجمه گوگل]من در خجالتش خندیدم

3. Why not give herself over to the silliness of it, instead of feeling distress?
[ترجمه ترگمان]چرا به جای نگرانی، خود را به این حماقت تسلیم نکند؟
[ترجمه گوگل]چرا به جای احساس غم و اندوه به خودت آسیب نزن؟

4. There is a certain silliness around in the country.
[ترجمه ترگمان]در کشور نوعی حماقت وجود دارد
[ترجمه گوگل]در کشور در حال ظهور خاصی است

5. This is not civil liberty but plain silliness.
[ترجمه ترگمان]این آزادی مدنی نیست بلکه حماقت است
[ترجمه گوگل]این آزادی مدنی نیست، اما ظلم و ستم ساده است

6. I would hear him repeating to himself that silliness, always on the verge of laughter, until he disappeared.
[ترجمه ترگمان]صدای او را می شنیدم که همیشه در شرف خندیدن بود، تا اینکه ناپدید شد
[ترجمه گوگل]من او را می شنیدم که آن گناه، همیشه در آستانه خنده، تا زمانی که ناپدید شد

7. Silliness, ignorance and indolence are very costly!
[ترجمه ترگمان]تنبلی، جهالت و تنبلی، بسیار گزاف است!
[ترجمه گوگل]غم و اندوه، جهل و زشتی بسیار پر هزینه است!

8. Too Late to Talk begins with serious prog silliness, the kind most commonly associated with strange men sporting stranger beards.
[ترجمه ترگمان]خیلی دیر است که صحبت با حماقت جدی و احمقانه شروع شود، نوعی که معمولا با مردان عجیب و غریب مردان غریبه در ارتباط است
[ترجمه گوگل]بیش از حد به بحث شروع می شود با prog silliness جدی، نوع بیشتر به طور معمول در ارتباط با مردان عجیب و غریب ورزش ریش غریبه

9. Silliness : Not one, but two, Night at the Museum movies. Also the lead in Hamlet
[ترجمه ترگمان]silliness: نه یک، بلکه دو، شب در فیلم های موزه نقش هملت هم همین طور
[ترجمه گوگل]غم انگیز نه یک، بلکه دو، شب در موزه فیلم همچنین سرب در هملت

10. They played up the silliness of their roles for camp effect.
[ترجمه ترگمان]آن ها این احمقانه بودن نقش خود را برای تاثیر اردوگاه بازی می کردند
[ترجمه گوگل]آنها از این که نقش خود را برای اعمال اردوگاه بازی می کنند، بازی کردند

11. A time of innocence, silliness, and happiness.
[ترجمه ترگمان]یک زمان معصومیت، حماقت و شادی
[ترجمه گوگل]زمان بی گناهی، تلخی و شادی

12. Do not be swayed by silliness like " fools rush in where angels fear to tread. "
[ترجمه ترگمان]silliness مانند \"هجوم احمق ها\" که در آن فرشتگان از لگد زدن می ترسند، تکان نخورند \"
[ترجمه گوگل]به خاطر این که در آن فرشتگان به سختی می ترسند، عجله ای مانند 'عصبانیت احمق ها' را نمی گیرند '

13. Laugh is an expression of happiness, joy, silliness or fun.
[ترجمه ترگمان]خنده یک حالت شادی، شادی، حماقت و یا سرگرمی است
[ترجمه گوگل]خنده بیان شادی، شادی، غرور و یا سرگرم کننده است

14. Non - Potter Silliness : Two words: Mamma Mia!
[ترجمه ترگمان]Non silliness: دو واژه: ماما میا!\"
[ترجمه گوگل]غریبه غریبه پاتریک دو کلمه ماما میا!

15. This silliness is over.
[ترجمه ترگمان]این حماقت تمام شده است
[ترجمه گوگل]این رکود پایان یافته است

پیشنهاد کاربران

حماقت
نادانی


کلمات دیگر: