کلمه جو
صفحه اصلی

function word


معنی : کلمه دستوری
معانی دیگر : (دستور زبان) واژه ی نخش نما، کلمه ی دستوری (واژه ای که به تنهایی معنی ندارد ولی روابط نحوی را نشان می دهد مانند: the)

انگلیسی به فارسی

(دستور زبان) کلمه دستوری، واژه نقش‌نما (واژه‌ای که به تنهایی معنی ندارد ولی روابط نحوی را نشان می‌دهد مانند: the)


کلمه تابع، کلمه دستوری


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a word such as an article, conjunction, or preposition that indicates grammatical structure or relationships but has little or no independent meaning.

• word that indicates mainly grammatical relationship (such as auxiliary verb, preposition or conjunction), form word

مترادف و متضاد

کلمه دستوری (اسم)
function word

پیشنهاد کاربران

function word ( زبان‏شناسی )
واژه مصوب: نقش نما
تعریف: واژه ای عموماً بدون معنای واژگانی مشخص و دارای معنای دستوری که در جمله نقش نحوی یا ساختاری ندارد|||متـ . واژۀ نقشی


کلمات دیگر: