1. Start with the old-fashioned ones -- badminton, shuffleboard, horseshoes, Wiffle ball, or bocce.
[ترجمه ترگمان]با ورزش های قدیمی از مد افتاده شروع کنید - بدمینتون، shuffleboard، نعل اسب، توپ Wiffle، یا bocce
[ترجمه گوگل]با آنهایی که از قبل مد شده اند - بدمینتون، شافل بورد، اسب سواری، Wiffle ball یا bocce شروع کنید
2. Nathan:Right. The shuffleboard is a quite popular leisure time in America, and I%26rsquo; m happy to see that in China, there are also lots of people play that.
[ترجمه ترگمان]ناتان: درست The اوقات فراغت بسیار محبوبی در آمریکا است، و من ۲۶ \/ ۲۶ rsquo هستم؛ خوشحالم که این را در چین می بینم، بسیاری از مردم آن را بازی می کنند
[ترجمه گوگل]ناتان راست Shuffleboard یک اوقات فراغت بسیار محبوب در آمریکا است و من m خوشحالم که می بینم که در چین، تعداد زیادی از مردم نیز بازی می کنند
3. Every game "room" offers affordable quality shuffleboard game.
[ترجمه ترگمان]هر بازی \"اتاق\" با کیفیت مقرون به صرفه بازی می کند
[ترجمه گوگل]هر اتاق بازی 'بازی شفافرد با کیفیت با کیفیت را ارائه می دهد
4. Nathan:Right. The shuffleboard is a quite popular leisure time in America, and I'm happy to see that in China, there are also lots of people play that.
[ترجمه ترگمان]ناتان: درست The اوقات فراغت بسیار محبوبی در آمریکا است و من خوشحالم که این را در چین می بینم، بسیاری از مردم آن را بازی می کنند
[ترجمه گوگل]ناتان راست Shuffleboard یک بار اوقات فراغت زیادی در آمریکا دارد و خوشحالم که می بینم که در چین نیز تعداد زیادی از مردم بازی می کنند
5. B2 Recreation Center: We offer you a comprehensive recreation facilities, such as Bowling, Shuffleboard, Snooker tables, Min-mi Golf, Table tennis and Majiang rooms.
[ترجمه ترگمان]۱ مرکز تفریحی B۲: ما یک امکانات تفریحی جامع مثل بولینگ، بیلیارد، بیلیارد، بیلیارد، بیلیارد، Min مین، میز تنیس و Majiang پیشنهاد می کنیم
[ترجمه گوگل]مرکز تفریحی B2 ما شما را به یک امکانات جامع تفریحی مانند بولینگ، شفلورد، میزهای اسنوکر، مین-مای گلف، تنیس روی میز و اتاق های Majiang ارائه می دهیم
6. So this is why Canadians spend all that time and energy playing shuffleboard on ice.
[ترجمه ترگمان]به همین دلیل است که کانادایی ها تمام آن زمان و انرژی را صرف بازی کردن روی یخ می کنند
[ترجمه گوگل]به همین دلیل است که کانادایی ها تمام وقت و انرژی را صرف بازی در یخ می کنند
7. Allison has now enlisted her husband in events like shuffleboard and badminton.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر آلیسون در رویدادهایی مانند shuffleboard و بدمینتون شرکت کرده است
[ترجمه گوگل]الیسون اکنون شوهرش را در حوادثی مانند شافلورد و بدمینتون در اختیار دارد
8. But inside the great investment houses, the sport of the moment is, of all things, curling — that oddball of the Olympics that is sort of like shuffleboard on ice.
[ترجمه ترگمان]اما درون خانه های بزرگ سرمایه گذاری، ورزش لحظه، از همه چیز، curling - آن oddball المپیک است که شبیه به shuffleboard روی یخ است
[ترجمه گوگل]اما در داخل خانه های سرمایه گذاری بزرگ، ورزش لحظه ای است از همه چیز، پیچ خوردن - که oddball از بازی های المپیک است که شبیه به shuffleboard در یخ است
9. On the local level, she sometimes competes in as many as 23 events, from shuffleboard to softball.
[ترجمه ترگمان]در سطح محلی، او گاهی در بسیاری از ۲۳ رویداد از shuffleboard گرفته تا سافت بال رقابت می کند
[ترجمه گوگل]در سطح محلی، او گاهی اوقات در 23 رویداد، از shuffleboard به softball رقابت می کند