1. She looked a frump in her shapeless skirt and flat shoes.
[ترجمه ترگمان]او زنی frump بود که در دامن shapeless و کفش های flat دیده می شد
[ترجمه گوگل]او در دامن بی شکل و کفشهای تختش گریه می کرد
2. She got a reputation as a frump.
[ترجمه ترگمان]اون به عنوان یه زن بدعنق مشهور بود
[ترجمه گوگل]او شهرت را به عنوان یک رکود به دست آورد
3. You're turning into an old frump before your time.
[ترجمه ترگمان]قبل از این که وقتت تموم شه، داری تبدیل به یه زن هرزه پیر میشی
[ترجمه گوگل]شما قبل از زمان خود از بین رفته اید
4. She was a princess, and a princess could make Jackie Kennedy appear almost a frump.
[ترجمه ترگمان]اون یه پرنسس بوده و یه پرنسس می تونه کاری کنه که جکی کندی زن frump باشه
[ترجمه گوگل]او یک شاهزاده خانم بود و یک شاهزاده خانم می تواند باعث شود جکی کندی تقریبا از بین برود
5. In the woman's eyes, he is so romantic and salt and can lead excitement . But she doesn't know he is also a frump or sloppy person, such as his feculentshoes and socks here and there .
[ترجمه ترگمان]در چشمان زن، او خیلی رمانتیک و شور است و می تواند هیجان را رهبری کند اما او نمی داند که او یک زن امل یا شلخته است، مثل feculentshoes و جوراب های او در اینجا و آنجا
[ترجمه گوگل]در چشم زنان، او خیلی عاشقانه و نمک است و می تواند هیجان را به ارمغان بیاورد اما او نمی داند که او نیز یک فرد ناامید و ناامید است، مانند جسد و جوراب هایش در اینجا و آنجا