کلمه جو
صفحه اصلی

romanticist


معنی : خیال پرور، خیال پرست، هنرمند رومانتیک
معانی دیگر : پیرو مکتب رومانتیک، رومانتیک گرای

انگلیسی به فارسی

عاشقانه، هنرمند رومانتیک، خیال پرست، خیال پرور


هنرمند رومانتیک


انگلیسی به انگلیسی

• follower of romanticism, follower of the romantic style in art and literature

مترادف و متضاد

خیال پرور (اسم)
poet, fancier, daydreamer, romantic, utopian, romanticist

خیال پرست (اسم)
poet, fancier, daydreamer, romantic, utopian, romanticist

هنرمند رومانتیک (اسم)
romanticist

جملات نمونه

1. Nathaniel Hawthorne was the pioneer of romanticist and psychoanalytic novels in the history of American literature.
[ترجمه ترگمان]Nathaniel Hawthorne پیشگام of و رمان های روان کاوی در تاریخ ادبیات آمریکا بود
[ترجمه گوگل]ناتانیل هاوتورن پیشگام رمانتیک و روانکاوی در تاریخ ادبیات آمریکایی بود

2. A Romanticist reading comic books under the tree, loves to be in a daydreaming.
[ترجمه ترگمان]یک کتاب خواندن کتاب های مصور زیر درخت دوست دارد در رویایی باشد
[ترجمه گوگل]یک رمانتیک خواندن کتاب های کمیک در زیر درخت، دوست دارد در رویای روزمره باشد

3. As a number one Romanticist, Byron's chief contribution is his crewhenion of the "Byronic hero, " a proud, mysterious rebel figure of noble origin.
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک شماره از romanticist، سهم اصلی بایرون از \"قهرمان Byronic\"، \"شکل انقلابی مغرور و مرموز یک منشا اصیل\" است
[ترجمه گوگل]به عنوان یکی از رمانتیک، یکی از مهمترین وظایف بایرون، خلق و خوی او از قهرمان 'Byronic' است، شخصیت شگفت انگیز و مضحک شگفت انگیز منشاء نجیب

4. As an early romanticist, he depicted those events in history and real life in an exaggerate way.
[ترجمه ترگمان]او به عنوان یک romanticist اولیه، آن وقایع را در تاریخ و زندگی واقعی به شیوه ای اغراق آمیزی توصیف کرد
[ترجمه گوگل]او به عنوان یک عاشقانه زودگذر، او آن رویدادهای تاریخ و زندگی واقعی را به شیوه ای غریب توصیف کرد

5. Maybe you will think that CHE incorrigible romanticist but I think that's why he is glamorous.
[ترجمه ترگمان]شاید به این فکر کنی که این romanticist اصلاح ناپذیر است، اما فکر می کنم به همین خاطره که فریبنده است
[ترجمه گوگل]شاید شما فکر می کنید که CHE رمانتیک ناپایدار اما من فکر می کنم به همین دلیل است که او پر زرق و برق است

6. Hurstwood was something of a romanticist after his kind.
[ترجمه ترگمان]Hurstwood از نوع خود نوعی of بود
[ترجمه گوگل]هورستوود بعد از نوعی از یک رمانتیک بود

7. With Wagner and Beethoven, the classicist and romanticist Brahms dominated the music of the 19 th century.
[ترجمه ترگمان]با واگنر و بتهوون، classicist و romanticist برامس بر موسیقی قرن نوزدهم تسلط داشتند
[ترجمه گوگل]با واگنر و بتهوون، برامس کلاسیست و عاشقانه غالب موسیقی قرن نوزدهم بود

8. Li Bai is a great romanticist poet in Tang Dynasty, living in the Tang Dynasty from great prosperity to decline.
[ترجمه ترگمان]لی بای شاعر بزرگی در دودمان تانگ است که در دودمان تانگ زندگی می کند
[ترجمه گوگل]لی بای یک شاعر عاشقانه عظیم در سلسله تانگ است، که در سلسله تانگ زندگی می کند و از رفاه و آسایش می کاهد

9. He is in the first sense a Romanticist, for all those Romantic features revealed in the subjects of his poetry as well as methods of creating poetry.
[ترجمه ترگمان]او در درجه اول یک romanticist است، زیرا تمام این خصوصیات رمانتیک در زمینه اشعار او و همچنین روش های خلق شعر بیان شده است
[ترجمه گوگل]او برای اولین بار حس رمانتیک را برای همه کسانی که ویژگی های رمانتیک در موضوعات شعر او و همچنین روش های ایجاد شعر نشان می دهد

10. William Wordsworth was one of the most important English Romanticist poets in the early 19th century.
[ترجمه ترگمان]ویلیام وردزورث یکی از مهم ترین شاعران انگلیسی سده ۱۹ میلادی بود
[ترجمه گوگل]ویلیام وردزورث یکی از مهمترین شاعران رمانتیک انگلیسی در اوایل قرن نوزدهم بود

11. It reflects Wordsworth's strong love of nature as a romanticist .
[ترجمه ترگمان]این نشان دهنده عشق شدید وردزورث به طبیعت به عنوان یک romanticist است
[ترجمه گوگل]این نشان دهنده عشق قدرتمند وردزورث به طبیعت به عنوان یک عاشقانه است

12. My European, or more precisely: my German sensors immediately joyously reacted to the romanticist signals sent out by He Jinwei's paintings, evoking old-familiar feelings and art-historical knowledge.
[ترجمه ترگمان]به طور دقیق تر: حسگرهای آلمانی من بلافاصله با خوشحالی به سیگنال های romanticist که توسط نقاشی های او فرستاده شده بودند، واکنش نشان دادند، احساسات قدیمی آشنا و دانش تاریخی - تاریخی را تحریک کردند
[ترجمه گوگل]اروپایی من، و یا دقیق تر، سنسورهای آلمانی من بلافاصله به شادمانی واکنش نشان می دهند به سیگنال های رمانتیک که توسط نقاشی های او جینوی ارسال می شود، باعث تحریک احساسات قدیمی و آگاهی تاریخی هنری می شود

13. The lengthy life of Richard Strauss (1864-194 has covered the period in which 19th century lieders prevailed, whose most songs embody romanticist style.
[ترجمه ترگمان]زندگی طولانی ریچارد استراوس (۱۸۶۴ - ۱۹۴ دوره ای را تحت پوشش قرار داد که در آن قرن ۱۹ ام lieders غلبه کرد، که بیشتر ترانه های آن ها سبک romanticist را تشکیل می دهد
[ترجمه گوگل]زندگی طولانی ریچارد اشتراوس (1964-1864) دوره ای را که در آن قربانیان قرن نوزدهم غالب بودند، تحت تأثیر قرار دادند، که اکثر آهنگ ها آن را سبک رومانتیک می کنند


کلمات دیگر: