1. Aunt Gillenormand looked on in amazement at this irruption of light in her elderly household.
[ترجمه ترگمان]خاله ژیو نورمان با حیرت به این هجوم روشنایی در خانه her می نگریست
[ترجمه گوگل]عمه گیلنورماند با شگفتی در این ناپدید شدن نور در خانوار سالخوردگان نگاه کرد
2. The water irruption sources, water passages and water harm areas are analyzed by some practical examples. The feasible measures of prevention anel cure are pointed.
[ترجمه ترگمان]منابع نفوذ آب، بخش های آب و مناطق آسیب آب به برخی از نمونه های عملی تجزیه و تحلیل می شوند معیارهای امکان پذیر برای پیش گیری از درمان سرطان نشان داده می شوند
[ترجمه گوگل]منابع ناشی از آب، عبور آب و مناطق آلودگی آب با برخی از نمونه های عملی تجزیه و تحلیل می شود اقدامات قابل پیشگیری از پیشگیری از درمان آنیل است
3. All day Monday, because he is the irruption.
[ترجمه ترگمان]تمام روز دوشنبه، چون او the است
[ترجمه گوگل]تمام روز دوشنبه، زیرا او اختلال است
4. Underground engineering is frequently threatened by ground water irruption.
[ترجمه ترگمان]از مهندسی زیرزمینی، که به طور مکرر توسط irruption آب زیرزمینی تهدید می شود، تهدید می شود
[ترجمه گوگل]مهندسی زیرزمینی اغلب با اختلال آب در زمین تهدید می شود
5. The whole body made a disorderly irruption into Mr. Bounderby's dining - room.
[ترجمه ترگمان]تمام بدنش به اتاق غذاخوری آقای Bounderby هجوم آورده بود
[ترجمه گوگل]تمام بدن بدنبال ناهار خوری آقای Bounderby اختلال ناسالم را ایجاد کرد
6. But, there was no loud irruption into the court-yard, as he had expected, and he heard the gate clash again, and all was quiet.
[ترجمه ترگمان]اما صدای بلند شدن در حیاط به گوش رسید و صدای باز شدن دروازه را شنید و همه ساکت شدند
[ترجمه گوگل]اما، همانطور که انتظار داشت، در حیاط دادگاه هیچ اختلالی جدی نداشت، و او دوباره شنیده بود که دروازه ها به هم می پیوندند و همه آرام بودند
7. Floor water irruption is a complicated process of geology and mechanics. There are various factors which influence the process.
[ترجمه ترگمان]هجوم آب کف یک فرآیند پیچیده زمین شناسی و مکانیک است عوامل مختلفی وجود دارند که بر فرآیند تاثیر می گذارند
[ترجمه گوگل]اختلال آب در سطح آب یک فرآیند پیچیده زمین شناسی و مکانیک است عوامل متعددی وجود دارد که بر فرایند تاثیر می گذارد
8. Group two can be inferred from the spontaneous irruption of subliminal contents into consciousness.
[ترجمه ترگمان]دو گروه را می توان از هجوم ناگهانی محتوای subliminal به خودآگاه استنباط کرد
[ترجمه گوگل]گروه دوم می تواند از اختلال خودبهخودی محتویات متعلق به آگاهی باشد
9. An irruption of youth inundated that garden intersected with a cross like a shroud.
[ترجمه ترگمان]هجوم جوانی، با صلیب مانند کفن، intersected را با صلیب قطع کرده بود
[ترجمه گوگل]یک باغ وحش جوانان این باغ را با یک صلیب، مانند یک سقف، متلاشی کرد
10. The results are of great significance for preventing floor water irruption.
[ترجمه ترگمان]این نتایج از اهمیت زیادی برای جلوگیری از هجوم آب کف زمین برخوردار هستند
[ترجمه گوگل]نتایج به دست آمده از اهمیت زیادی برای جلوگیری از اختلال آب در کف آب وجود دارد
11. The authors used the Analytic Hierarchy Process ( AHP ) in the researches of coal seam floor water - irruption.
[ترجمه ترگمان]نویسندگان از فرآیند طبقه بندی تحلیلی (AHP)در تحقیقات آب کف رگه ذغال سنگ (AHP)استفاده کردند
[ترجمه گوگل]نویسندگان از روش تحلیلی سلسله مراتب (AHP) در تحقیقات آب زیرزمینی زغال سنگ - اختلال استفاده کردند
12. Based on this point, the middle-short-term forcast methods in floor water irruption are put forward.
[ترجمه ترگمان]براساس این نقطه، روش های forcast کوتاه مدت در آب کف، به جلو کشیده می شوند
[ترجمه گوگل]براساس این نکته، روش های پیش بینی شده میان مدت و کوتاه مدت در اختلال آب در کف آب قرار می گیرند
13. John the Almsgiver (609 or 61 had taken this letter from Arsas with his own hand, and was only prevented by the irruption of the Saracens (61 from using it to obtain the deposition of Sergius.
[ترجمه ترگمان]جان almsgiver (۶۰۹ یا ۶۱)این نامه را از \"Arsas\" با دست خود گرفته بود، و تنها با هجوم the (۶۱)از آن برای به دست آوردن خلع of از آن جلوگیری کرد
[ترجمه گوگل]جان آلمسیور (609 یا 61 این نامه را از دست ارسس با دست خود گرفته بود و تنها با اختلال سارکنان (61 از استفاده از آن برای به دست آوردن رسوب سرجیوس) جلوگیری شد
14. So philosophers should not make the mistake of thinking that they can take little account of the irruption that Freud's views on desire represented.
[ترجمه ترگمان]بنابراین فلاسفه نباید این اشتباه را مرتکب شوند که آن ها بتوانند بازتابی از the که نظرات فروید در مورد تمایل نشان می دهند، در نظر بگیرند
[ترجمه گوگل]بنابراین، فیلسوفان نباید اشتباه فکر کنند که بتوانند از اختلالاتی که نظرات فروید درباره میل نشان داده اند، کمی توجه کنند