1. a tremulous excitement
هیجان توام با ترس
2. a tremulous handwriting
دستخط حاکی از رعشه
3. a tremulous voice
صدای لرزان
4. I opened the important letter with tremulous fingers.
[ترجمه ترگمان]نامه مهم را با انگشتان لرزان باز کردم
[ترجمه گوگل]نامه مهم را با انگشتان دست و پا زدم باز کردم
5. He watched her tremulous hand reach for the teacup.
[ترجمه ترگمان]دست لرزانش را دراز کرد تا فنجان چای را بردارد
[ترجمه گوگل]او دست و پا زدن دست خود را برای خورشید تماشا کرد
6. We waited in tremulous anticipation.
[ترجمه ترگمان]ما در انتظار منتظر ماندیم
[ترجمه گوگل]ما در پیش بینی زودگذر منتظریم
7. He was in a state of tremulous excitement.
[ترجمه ترگمان]از فرط هیجان می لرزید
[ترجمه گوگل]او در حالت هیجان بی نظیر بود
8. An airborne, tremulous brochure Proclaiming that the end is near.
[ترجمه ترگمان]یه سری بروشور لرزان که آخرش نزدیک میشه
[ترجمه گوگل]یک بروشور هوائی و بی نظیر اعلان می کند که پایان نزدیک است
9. I smile at his tremulous respect mixed with greediness.
[ترجمه ترگمان]به احترام لرزان او آمیخته با ولع لبخند می زنم
[ترجمه گوگل]من لبخند می زنم با احترام بی نظیرش با ریشخندش
10. Music plays: mysterious strings, tremulous with wonder and expectation.
[ترجمه ترگمان]موسیقی می نوازد؛ رشته های مرموز، لرزان از حیرت و انتظار
[ترجمه گوگل]موسیقی، رشته های اسرار آمیز، با تعجب و انتظار، لرزید
11. Against my tremulous hands while loose the string.
[ترجمه ترگمان]در حالی که نخ می لرزید، در مقابل دست های لرزان من
[ترجمه گوگل]در برابر دست های مزاحم من در حالی که رشته را سست می کنید
12. The old man's voice had become at once tremulous.
[ترجمه ترگمان]صدای پیرمرد بی درنگ به لرزه افتاد
[ترجمه گوگل]صدای پیرمرد بلافاصله بی قرار بود
13. I saw her just once. A tremulous shadow of my yesterdays still lingers.
[ترجمه ترگمان]فقط یه بار دیدمش سایه لرزان دیروز من هنوز باقی است
[ترجمه گوگل]من فقط یک بار دیدم سایه ای پر از گذشته من هنوز ادامه دارد
14. His voice was too tremulous, the poise of his feelings too doubtful.
[ترجمه ترگمان]صدایش آنقدر لرزان بود و احساس احساساتش نسبت به او مشکوک بود
[ترجمه گوگل]صدای او خیلی بیخوابی بود، احساساتش خیلی تردید داشت