1. Chasing him, she banged her funny bone on the doorpost.
[ترجمه ترگمان]به دنبال او، استخوان مسخره اش را در چارچوب در کوبید
[ترجمه گوگل]او را تحت تعقیب قرار داد، او استخوان خنده دار خود را در دروپونت زد
2. The function of the funny bone is to make you cry.
[ترجمه ترگمان]وظیفه استخوان خنده دار این است که شما را وادار به گریه کنید
[ترجمه گوگل]عملکرد استخوان خنده دار این است که شما گریه کنید
3. The funny bone is not humerus.
[ترجمه ترگمان]استخوان خنده دار استخوان بازو نیست
[ترجمه گوگل]استخوان خنده دار فک بالا نیست
4. He hit his funny bone on the arm of the chair.
[ترجمه ترگمان]به استخوان های خنده دار او روی صندلی ضربه زد
[ترجمه گوگل]او استخوان خنده دار خود را در دست صندلی قرار داد
5. Avoiding putting your elbow on hard surfaces may help, or wearing an elbow pad over the ulnar nerve and "funny bone" may help.
[ترجمه ترگمان]اجتناب از قرار دادن آرنج بر روی سطوح سخت ممکن است به شما کمک کند، و یا با آرنج بر روی عصب ulnar و \"استخوان مضحک\" ممکن است کمک کند
[ترجمه گوگل]اجتناب از قرار دادن آرنج خود در سطوح سخت ممکن است کمک کند، یا استفاده از یک آرنج بیش از عصب اولنار و استخوان خنده دار ممکن است کمک کند
6. The joke tickled his funny bone.
[ترجمه ترگمان]این شوخی استخوان های خنده دار او را قلقلک داد
[ترجمه گوگل]شوخی استخوان خنده دار او را غرق کرد
7. I hit my funny bone when I banged my arm on the back of my desk.
[ترجمه ترگمان]وقتی دستم را روی پشت میزم کوبیدم به استخوان funny ضربه زدم
[ترجمه گوگل]هنگامی که دستم را پشت میز میز انداختم استخوان خنده ی من را گرفتم
8. George Burns' sense of timing and captivating smile touched the hearts and funny bones of more than three generations.
[ترجمه ترگمان]حس زمان بندی و لبخند فریبنده جورج برنز به قلب و استخوان های خنده آور بیش از سه نسل رسیده بود
[ترجمه گوگل]حس گرایش جورج برنز و لبخند فریبنده دل دل و استخوان های خنده دار بیش از سه نسل را تحت تأثیر قرار دادند
9. Some of his recomposed songs and music videos (MVs) are so exceedingly buffoonery that they tickle yours humbly funny bone to no end.
[ترجمه ترگمان]برخی از آهنگ های معروفش و ویدیوهای موسیقی او به اندازه ای مضحک هستند که از ته استخوان مضحک شما را غلغلک می دهند تا به هیچ وجه پایانی نداشته باشند
[ترجمه گوگل]برخی از ترانه ها و موزیک های مورد علاقه اش (MV) بسیار غم انگیز هستند که شما را غافلگیرانه خنده دار می کنند تا پایان ناپذیر شوند
10. To succeed in life, you need three things: a wishbone, a backbone and a funny bone.
[ترجمه ترگمان]برای موفقیت در زندگی، شما به سه چیز نیاز دارید: جناق، استخوان ستون فقرات و استخوان مضحک
[ترجمه گوگل]برای موفقیت در زندگی، شما نیاز به سه چیز دارید: آرنج، ستون فقرات و استخوان خنده دار
11. I need three bones, a wishbone, a backbone, a funny bone.
[ترجمه ترگمان]من سه تا استخون میخوام یه استخوان جناق، یه استخوان استخوان و یه استخون خنده دار
[ترجمه گوگل]من نیاز به سه استخوان، قله، ستون فقرات، استخوان خنده دار دارم
12. Did that poor college girl forgive Andy Dick for apologizing after peeing on her at the Funny Bone in Columbus, Ohio?
[ترجمه ترگمان]اون دختر بیچاره \"اندی دیک\" رو به خاطر اینکه تو اون استخون مسخره تو \"کلمبوس\"، \"اوهایو\" داشت، می بخشید؟
[ترجمه گوگل]آیا این دختر کالج فقیر اندی دیک را عذر می خواند پس از اینکه او را در استخوان خنده دار در کلمبوس، اوهایو، عذرخواهی کرد؟
13. No man feel like laughing when he bump his funny bone.
[ترجمه ترگمان]هیچ مردی مثل وقتی که استخوان های خنده دار او را به هم می زد، احساس خنده نداشت
[ترجمه گوگل]هیچ کس احساس غرق شدن نمی کند وقتی استخوان استخوان خنده اش را می کشد