کلمه جو
صفحه اصلی

signor


معنی : آقا، شخص محترم، مسیو
معانی دیگر : (ایتالیایی) آقا، جناب (پیش از نام به کار می رود)، ایتالیا اقا

انگلیسی به فارسی

(ایتالیا) اقا، شخص محترم، مسیو


سیندر، مسیو، آقا، شخص محترم


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: signori, signors
• : تعریف: an Italian title of respect for a man, similar to "Mr." or "Sir".

• title of respect for a man that is either prefixed to his name or used alone (italian)

مترادف و متضاد

آقا (اسم)
gaffer, monsieur, don, sir, gentleman, mister, gent, seigneur, esquire, seignior, signor, hidalgo, padrone, sahib

شخص محترم (اسم)
sir, gentleman, signor

مسیو (اسم)
monsieur, signor

جملات نمونه

1. Signor Amato's government has only a 16-seat majority in the Chamber of Deputies.
[ترجمه ترگمان]دولت سینیور Amato تنها دارای اکثریت ۱۶ کرسی در مجلس نمایندگان است
[ترجمه گوگل]دولت سناتور آماتو تنها یک مجلس 16 کرسی در اتاق نمایندگان دارد

2. He was not at liberty to give Signor Gismondi's whereabouts.
[ترجمه ترگمان]او اجازه نداد که جای سینیور Gismondi را به او بدهد
[ترجمه گوگل]او آزاد بود که محل سکونت گیسموندی را بدهد

3. Otherwise Signor Gismondi would not have granted you this rare opportunity.
[ترجمه ترگمان]در غیر این صورت سینیور Gismondi این فرصت نادر را به شما نمی داد
[ترجمه گوگل]در غیر اینصورت، سیگورور گیسموندی این فرصت نادر را به شما نمیدهد

4. Perhaps she should have let Signor Candiano arrange her accommodation and meet her.
[ترجمه ترگمان]شاید باید اجازه می داد سینیور Candiano محل اقامت خود را مرتب کند و او را ملاقات کند
[ترجمه گوگل]شاید او مجبور باشد اجازه دهد سیگور Candiano ترتیب اقامت او و دیدار با او

5. Signor fragolli was a large man with a deeply lined muscular face and a large hooked nose like a Roman Emperor.
[ترجمه ترگمان]سینیور fragolli مرد بزرگی بود با صورت عضلانی و هیکلی درشت و بینی عقابی مانند امپراطور رومی
[ترجمه گوگل]سینور کراپوللی یک مرد بزرگ با یک چهره عضلانی عمیقا انعطاف پذیر و یک بینی بزرگ قلبی مانند امپراتور روم بود

6. The owners, Signor and Signora Leoni and their son pride themselves on their high standards of personal service.
[ترجمه ترگمان]صاحبان، سینیور و سینی ورا Leoni و پسرشان با معیارهای بالای خدمات شخصی خود به خود می بالند
[ترجمه گوگل]صاحبان، سیگورور و سیگورا لئونی و پسران خود را بر استانداردهای بالایی از خدمات شخصی خود غرور می کنند

7. Signor Ugolotti led the way up through the dense woods.
[ترجمه ترگمان]سینیور Ugolotti راه را در میان جنگل انبوه هدایت کرد
[ترجمه گوگل]Signor Ugolotti راه را از طریق جنگل های متراکم هدایت کرد

8. Meals are personally supervised by the owner, Signor Camera, and can be served on the terrace.
[ترجمه ترگمان]غذا شخصا توسط صاحب، سینیور دوربین، نظارت می شود و می تواند در بهار سرو کار داشته باشد
[ترجمه گوگل]وعده های غذایی شخصی توسط صاحب Camera Signor نظارت می شود و می تواند روی تراس خدمت کند

9. Did you ever sec Signor Greenleaf sign any of those remittances?
[ترجمه ترگمان]تا حالا سینیور Greenleaf رو هم امضا کردین؟
[ترجمه گوگل]آیا تا کنون سیرور گرینلاف را امضا کرده اید؟

10. Then he sent his card to Signor Pastrini, and asked for Albert de Morcerf.
[ترجمه ترگمان]سپس کارت او را به نزد سینیور مورس فرستاد و از آلبر پرسید که:
[ترجمه گوگل]سپس او کارت خود را به اسنیور پاستریلی فرستاد و از آلبرت د مورسفر خواست

11. This somehow leads to Italy, and to Signor Mussolini.
[ترجمه ترگمان]این امر به نحوی به ایتالیا و to موسولینی هدایت می شود
[ترجمه گوگل]این به نوعی منجر به ایتالیا و سینور موسولینی می شود

12. Signor Pastrini had promised them a banquet; he gave them a tolerable repast.
[ترجمه ترگمان]Signor به آن ها وعده داده بود که ضیافتی برپا کنند
[ترجمه گوگل]سیندر پاسترینی به آنها یک مهمانی داده بود؛ او به آنها غذای قابل تحمل داد

13. Act I Scene 2: Recitativo - Bravo signor padrone!
[ترجمه ترگمان]طوری رفتار کنین که من موقعیت رو تغییر دادم
[ترجمه گوگل]قانون من صحنه 2 Recitativo - Bravo signor patrone!

14. Signor Vitelli held up a hand.
[ترجمه ترگمان]سینیور Vitelli دستش را بالا گرفت
[ترجمه گوگل]سینورتر ویتلی یک دست را نگه داشت


کلمات دیگر: