کلمه جو
صفحه اصلی

dissimulation


معنی : دورویی
معانی دیگر : فریب

انگلیسی به فارسی

دورویی، فریب


تخفیف، دورویی


انگلیسی به انگلیسی

• dissemblance, quality of being false or misleading, purposeful deception, hypocrisy, pretense

مترادف و متضاد

دورویی (اسم)
hypocrisy, duplicity, imposture, hanky-panky, dissimulation, guile, double-dealing

جملات نمونه

1. He was capable of great dissimulation and hypocrisy.
[ترجمه ترگمان]او قادر به ریاکاری و ریا بود
[ترجمه گوگل]او قادر به انحراف و ریاکاری شدید بود

2. A habit of dissimulation is a hindrance, and a poorness to him.
[ترجمه ترگمان]عادت of یک مانع است و a به او دست یافته است
[ترجمه گوگل]یک عادت انسانی مانع و ضعف او است

3. And dissimulation was of course essential for the practice of realpolitik.
[ترجمه ترگمان]و dissimulation برای تمرین of ضروری بود
[ترجمه گوگل]و قطعا برای عملیات realpolitik ضروری بود

4. They suffered years of guilt and dissimulation before they could announce their own agnosticism or adamant disbelief.
[ترجمه ترگمان]آن ها قبل از اینکه بتوانند agnosticism یا بی اعتقادی خود را اعلام کنند، سال ها از گناه و پنهان بودن رنج می بردند
[ترجمه گوگل]آنها قبل از اینکه بتوانند آگنستیسم خود و یا عدم اعتقادات خود را اعلام کنند، سالها از گناه و فروپاشی رنج می برند

5. I personally dislike the greasy dissimulation of diplomacy.
[ترجمه ترگمان]من از آن dissimulation چرب و چرب نفرت دارم
[ترجمه گوگل]من شخصا مخالفت شدید دیپلماسی را دوست ندارم

6. The protective instinct always nerved her to successful dissimulation.
[ترجمه ترگمان]غریزه protective همیشه او را به dissimulation می برد
[ترجمه گوگل]غریزه محافظ همیشه او را به انعطاف پذیری موفق تبدیل کرد

7. The thief intruded the house with caution and dissimulation.
[ترجمه ترگمان]دزد با احتیاط و dissimulation وارد خانه شد
[ترجمه گوگل]این دزدی خانه را با احتیاط و انزجار درهم ریخت

8. The great advantages of simulation and dissimulation are three.
[ترجمه ترگمان]مزایای بزرگ شبیه سازی و محتاطانه سه هستند
[ترجمه گوگل]مزایای بزرگ شبیه سازی و انحلال سه

9. In 1421 they entered a contract to be loyal to each other without dissimulation or fraud.
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۴۲۱ به یک قرارداد رسیدند که به هم وفادار باشند، بی آن که dissimulation یا کلاه برداری باشند
[ترجمه گوگل]در سال 1421، آنها بدون قرارداد یا تقلب به یک قرارداد وفادار به یکدیگر وارد شدند

10. The opening scene has no less than three of Richard's ten soliloquies, which inform us at every stage of his dissimulation.
[ترجمه ترگمان]صحنه افتتاحیه کم تر از سه نفر از ده soliloquies ریچارد است، که در هر مرحله از dissimulation به ما اطلاع می دهد
[ترجمه گوگل]صحنه ی ابتدایی، کمتر از سه فیلم ده ساله ی ریچارد است که ما را در هر مرحله از فروپاشی خود آگاه می کند

11. The thief intruded into the abode with caution and dissimulation.
[ترجمه ترگمان]دزد با احتیاط و احتیاط وارد خانه شد
[ترجمه گوگل]دزد با احتیاط و انزوا به داخل محل اقامت گشت

12. The thelloef intruded into the house with caution and dissimulation.
[ترجمه ترگمان]The با احتیاط و dissimulation وارد خانه شدند
[ترجمه گوگل]Thelooef به خانه با احتیاط و dissimulation وارد

13. Still we have our limits beyond which we call dissimulation treachery.
[ترجمه ترگمان]با این حال ما limits فراتر از آن هستیم که treachery را پنهان کنیم
[ترجمه گوگل]با این حال، ما محدودیت هایی داریم که فراتر از آنها ما خیانت به تخریب را می نامیم

14. The thief intruded into the house with caution and dissimulation.
[ترجمه ترگمان]دزد با احتیاط و dissimulation وارد خانه شد
[ترجمه گوگل]دزد با احتیاط و انزوا به داخل خانه وارد شد


کلمات دیگر: