کلمه جو
صفحه اصلی

pleasantry


معنی : شوخی، بذله گویی، لطیف طبعی
معانی دیگر : تعارف، خوش و بش، خوش مشربی، دلپذیری، دلپسندی، خوشی، شوخ طبعی، مزاح، لطیفه، جوک

انگلیسی به فارسی

لطیف طبعی، بذله گویی، شوخی


خوشبختی، شوخی، بذله گویی، لطیف طبعی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: pleasantries
• : تعریف: a casual remark intended to compliment or otherwise please another, esp. in a social situation of no great importance.

• joke, jest; humorous act; laughter, mirth
pleasantries are casual, friendly remarks which you say in order to be polite; a formal word.

مترادف و متضاد

شوخی (اسم)
sport, game, fun, spree, raillery, quiz, jink, drollery, persiflage, jape, bob, joke, prank, humor, jest, bon mot, facetiae, curvet, gig, lark, funny bone, pleasantry, jocosity, waggery, witticism, laverock

بذله گویی (اسم)
jest, wit, pleasantry, jocosity, waggery, witticism

لطیف طبعی (اسم)
pleasantry

nice remark


Synonyms: badinage, banter, bon mot, humor, jest, joke, joking, levity, merriment, quip, quirk, repartee, sally, squib, wit, witticism


Antonyms: criticism


جملات نمونه

1. The children smiled politely at the visitor's pleasantries.
[ترجمه ترگمان]بچه ها مودبانه لبخند می زدند
[ترجمه گوگل]بچه ها مودبانه با لذت های بازدید کننده لبخند زدند

2. Stephen and Mr Illing exchanged pleasantries .
[ترجمه ترگمان]استفان و آقای Illing رد و بدل کردند
[ترجمه گوگل]استفان و آقای ایلیینگ با افتخار مبادله کردند

3. exchanged pleasantries before getting down to business.
[ترجمه ترگمان]پیش از پیاده شدن به کار شوخی با هم شوخی می کردند
[ترجمه گوگل]قبل از اینکه به کسب و کار بپیوندید، لذت ببرید

4. After exchanging pleasantries, the delegation revealed the purpose of their visit.
[ترجمه ترگمان]هیات نمایندگی پس از رد و بدل کردن تعارفات، منظور خود را از این دیدار آشکار ساخت
[ترجمه گوگل]پس از جلب رضایت، هیئت نمایندگی هدف سفر خود را اعلام کرد

5. After exchanging the usual pleasantries, they got down to serious discussion.
[ترجمه ترگمان]بعد از اینکه شوخی های همیشگی را رد کرد، به بحث جدی پرداختند
[ترجمه گوگل]پس از تبادل لذت های معمول، آنها به بحث جدی رسیدند

6. After an exchange of pleasantries, the leaders started their negotiations.
[ترجمه ترگمان]پس از مبادله تعارفات، رهبران مذاکرات خود را آغاز کردند
[ترجمه گوگل]رهبران مذاکرات پس از تبادل تمجید، مذاکرات را آغاز کردند

7. He exchanged pleasantries about his hotel and the weather.
[ترجمه ترگمان]درباره هتلش و آب و هوا شوخی کرد
[ترجمه گوگل]او در مورد هتل و آب و هوای او رضایت بخش بود

8. After a few pleasantries and the shaking of many hands, I accompanied the column for a short distance along the road.
[ترجمه ترگمان]پس از چند شوخی و تکان دادن چندین دست، من ستون را تا فاصله کوتاهی در امتداد جاده همراهی کردم
[ترجمه گوگل]بعد از چندین لذت بخش و تکان دادن بسیاری از دستها، ستون را برای یک فاصله کوتاه در طول جاده به همراه آوردم

9. Oblivious, Mr Straw exchanged pleasantries with hand-picked prisoners.
[ترجمه ترگمان]در oblivious، آقای \"استراو\" با زندانیان دست چین شده معاوضه شد
[ترجمه گوگل]اجتناب ناپذیر، آقای استراو، با افراد دستگیر شده، سرگرم کننده است

10. This must be her idea of exchanging social pleasantries.
[ترجمه ترگمان]این فکر او از رد و بدل کردن شوخی های اجتماعی است
[ترجمه گوگل]این باید ایده او مبادله لذت های اجتماعی باشد

11. Word is she and McDermott exchanged pleasantries and greetings and watched the goings-on.
[ترجمه ترگمان]او و McDermott pleasantries و greetings را رد و بدل کردند و the را تماشا کردند
[ترجمه گوگل]کلمه او و McDermott تبریک می گوییم و خوشحال می شوند و تماشا می کنند

12. I stood on the truck, smiling pleasantries, talking about where we were in the war and what the pitch was.
[ترجمه ترگمان]من روی کامیون ایستاده بودم و شوخی می کردم، و در مورد اینکه کجا بودیم و هدف از کجا شروع شده بود، صحبت می کردیم
[ترجمه گوگل]من در کامیون ایستاده بودم، لبخند زدن لذت بخش، صحبت در مورد جایی که ما در جنگ بودند و چه زمین بود

13. She and Sting were still on good terms - they actually sat beside each other throughout the court case, exchanging pleasantries.
[ترجمه ترگمان]او و استینگ هنوز در شرایط خوبی بودند - آن ها در واقع در کنار هم در سراسر دادگاه نشسته بودند و خوش وبش می کردند
[ترجمه گوگل]او و استینگ هنوز در شرایط خوب بودند - آنها در واقع در کنار یکدیگر در سراسر دادگاه نشسته بودند، مبادله لذت بخش

14. No one ever caught a glimpse of his furrowed face smiling over innocent pleasantries.
[ترجمه ترگمان]هیچ کس تا به حال صورت furrowed را ندیده بود که لبخند معصومانه بر لب داشت
[ترجمه گوگل]هیچ کس تا به حال یک نگاه اجمالی از چهره پریده او را، که لبخند زدن بر لذت های بی گناه است، گرفت

They exchanged pleasantries.

آن‌ها به‌هم خوش‌وبش کردند.



کلمات دیگر: