1. The vicar had his dog collar on.
[ترجمه ترگمان]کشیش یقه سگش را گرفته بود
[ترجمه گوگل]ویکتور یقه ی سگ خود را برداشت
2. Even the spikes on the quirky Spiked Dog Collar the firm makes are air valves cut from punctured tubes.
[ترجمه ترگمان]حتی سیخ های روی یقه Spiked quirky quirky که شرکت ایجاد می کند، دریچه های هوا از لوله های سوراخ شده جدا می شوند
[ترجمه گوگل]حتی خوشه هایی که بر روی سگ وحشی دمدمی مزاج ایجاد می کنند، دریچه های هوا از لوله های سوراخ شده برداشته می شود
3. The dog collar is hanging behind the door.
[ترجمه ترگمان]قلاده سگ پشت در آویزان است
[ترجمه گوگل]یقه ی سگ در پشت درب آویزان است
4. Our vicar often leaves off his dog collar and comes to the discos the youth club.
[ترجمه ترگمان]کشیش ما اغلب قلاده سگ خود را در می آورد و به باشگاه جوانان می آید
[ترجمه گوگل]پیروان ما اغلب یقه ی سگ خود را ترک می کنند و به باشگاه جوانان دیسکو می آیند
5. In 10 years, the priest never wore his dog collar.
[ترجمه ترگمان]تا ۱۰ سال دیگه، کشیش هیچوقت قلاده سگ هاش رو نپوشیده بود
[ترجمه گوگل]در 10 سال، کشیش هرگز یقه ی سگ خود را پوشید
6. Could you pick up my red studded dog collar while you're there?
[ترجمه ترگمان]می شه وقتی تو اونجا هستی قلاده سگ قرمز منو بلند کنی؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانید انتخاب کنید تا یقه سگ باریک قرمز خود را در حالی که شما در آنجا هستید؟
7. He dragged Pinocchio to the farmhouse and chained him to the fence with a dog collar.
[ترجمه ترگمان]او را به خانه برد و با قلاده سگ به حصار زنجیر کرد
[ترجمه گوگل]او پینوکیو را به مزرعه می کشاند و او را با یقه سگ به حصار می کشد
8. One by one, they enter a rickety freight elevator, manned by a kind young fellow in a dog collar; he directs them down a long, white hallway.
[ترجمه ترگمان]یکی یکی از آن ها وارد آسانسور rickety و شکسته ای می شوند که توسط یک جوان جوان در یقه سگ نگهبانی می دهند و آن ها را به راهروی دراز و سفید هدایت می کند
[ترجمه گوگل]یک به یک، آنها وارد یک آسانسور حمل بار می شوند، که توسط یک مرد جوان نوعی در یقه ی سگ نگهداری می شود؛ او آنها را یک راهرو بلند و سفید را هدایت می کند