1. You have signally failed to do what was expected of you.
[ترجمه ترگمان]تو بطور قطع موفق نشدی کاری رو که ازت انتظار داشت رو انجام بدی
[ترجمه گوگل]شما به طور پیوسته موفق به انجام آنچه که از شما انتظار می رود
2. They have signally failed to keep their election promises.
[ترجمه ترگمان]آن ها هنوز نتوانسته اند وعده های انتخاباتی خود را حفظ کنند
[ترجمه گوگل]آنها به طور پیوسته موفق به انجام وعده های انتخاباتی خود شده اند
3. The government has signally failed to deal with the problem.
[ترجمه ترگمان]دولت نتوانسته است با این مشکل مقابله کند
[ترجمه گوگل]دولت به طور جدی نتوانسته است با مشکل کنار بیاید
4. The council is signally failing to keep the streets clean.
[ترجمه ترگمان]این شورا در تلاش است تا خیابان ها را تمیز نگه دارد
[ترجمه گوگل]شورا به طور جدی نتوانسته است خیابان ها را تمیز نگه دارد
5. Demographic pressures were signally important in producing change in the educational system.
[ترجمه ترگمان]فشارهای جمعیتی در ایجاد تغییر در سیستم آموزشی از اهمیت بالایی برخوردار بودند
[ترجمه گوگل]فشارهای جمعیتی در ایجاد تغییر در سیستم آموزشی به طور قابل توجهی اهمیت دارد
6. Conventional ideas have signally failed to deal with new developments in technology.
[ترجمه ترگمان]ایده های مرسوم در مقابله با پیشرفت های جدید در فن آوری شکست خورده اند
[ترجمه گوگل]ایده های متعارف با پیشرفت های جدید در فن آوری ناکام مانده اند
7. The ordinance signally failed to arrest the concentration of ownership which developed apace from 195
[ترجمه ترگمان]این قانون نتوانست تمرکز مالکیت را که از ۱۹۵ سال به بعد افزایش یافت، دستگیر کند
[ترجمه گوگل]این دستورالعمل به طور قابل ملاحظه ای نتوانست غلط مالکیت را که از سال 195 متولد شده بود، دستگیر کند
8. Mr Brown himself has failed signally to breathe new energy into an exhausted government.
[ترجمه ترگمان]خود آقای براون نتوانسته است انرژی تازه را در یک دولت فرسوده تنفس کند
[ترجمه گوگل]آقای براون خود را به طور سنتی برای نفوذ انرژی جدید به یک دولت خسته
9. It is a combination many countries signally failed to achieve in the run up to this huge crisis.
[ترجمه ترگمان]این ترکیبی است از بسیاری از کشورها که موفق به دستیابی به این بحران عظیم نشده اند
[ترجمه گوگل]این ترکیبی است که بسیاری از کشورها به دلیل این بحران عظیم به طور رسمی موفق به انجام آن نشده اند
10. They have signally reduced the number of land-border disputes with their fourteen neighbors.
[ترجمه ترگمان]آن ها تعداد درگیری های مرزی با چهارده همسایه خود را کاهش داده اند
[ترجمه گوگل]آنها تعداد چهارم اختلافات مرزی خود را با چهارده کشور همسایه خود کاهش داده اند
11. Historians have long debated why the Chinese so signally failed to exploit their early promise.
[ترجمه ترگمان]مورخان مدت های مدید در مورد این موضوع بحث کرده اند که چرا چینی ها تا کنون نتوانسته اند از وعده های اولیه خود بهره برداری کنند
[ترجمه گوگل]مورخان به مدت طولانی بحث کرده اند که چرا چینی ها به نحوی بطور پیوسته موفق به بهره برداری از وعده های اولیه خود شدند
12. Except for the historians and the sociologists of knowledge, the process of getting there is signally uninteresting.
[ترجمه ترگمان]جز برای تاریخ نویسان و جامعه شناسان دانش، روند رسیدن به آنجا بی فایده است
[ترجمه گوگل]بجز مورخان و جامعه شناسان دانش، فرایند رسیدن به آن به طور قابل ملاحظه ای بی اهمیت است
13. While he made use of other's views, that fact alone hardly makes him a Hegelian, Feuerbachian, or whatever, and he signally fails stronger tests of discipleship.
[ترجمه ترگمان]در حالی که او از دیدگاه های دیگری استفاده می کند، این حقیقت به تنهایی به ندرت او را یک Hegelian، Feuerbachian، یا هر چیز دیگر می سازد، و او نمی تواند تست های قوی تر discipleship را انجام دهد
[ترجمه گوگل]در حالی که او از دیدگاه های دیگر استفاده می کرد، این واقعیت به تنهایی به سختی باعث می شود او هگلیان، فوئرباخیه یا هر چیز دیگری باشد، و به طور پیوسته آزمون های قویتری از شاگردی را ناکام می گذارد
14. Their compressive stress-strain curves are typically three-region curves, including elastic region, collapse region and densification region. And they show signally strain rate sensitivity.
[ترجمه ترگمان]منحنی فشار - کرنش آن ها معمولا منحنی های سه ناحیه ای از جمله منطقه الاستیک، منطقه فروپاشی و منطقه densification می باشد و آن ها حساسیت نرخ کرنش را نشان می دهند
[ترجمه گوگل]منحنی های فشار کششی فشاری معمولا منحنی های سه منطقه ای هستند، از جمله منطقه الاستیک، منطقه فروپاشی و منطقه تراکم و آنها نشان می دهد حساسیت نرخ فشار سوزی