کلمه جو
صفحه اصلی

divagation


معنی : سر گردانی
معانی دیگر : پریشان گویی

انگلیسی به فارسی

سرگردانی، پریشان‌گویی


دوگانگی، سر گردانی


انگلیسی به انگلیسی

• deviation, digression; straying from the main point

مترادف و متضاد

سرگردانی (اسم)
straying, ramble, quandary, vagrancy, divagation, roam, wandering state


کلمات دیگر: