1. The country has long been run by plutocrats.
[ترجمه ترگمان]این کشور مدت های مدیدی است که توسط ثروتمندان اداره می شود
[ترجمه گوگل]این کشور به مدت طولانی توسط پلوتوکرات ها اداره می شود
2. Korea plutocrat is the prime cause that causes financial crisis to erupt.
[ترجمه ترگمان]Korea دلیل اصلی بروز بحران مالی است
[ترجمه گوگل]کره جنوبی پلوتروکر یکی از دلایل اصلی ایجاد بحران مالی است
3. Do you wish to turn me into a plutocrat?
[ترجمه ترگمان]آیا می خواهید من را به شکل اشرافی تبدیل کنید؟
[ترجمه گوگل]آیا شما مایل به تبدیل شدن من به plutocrat هستید؟
4. Labour should do it now and defy the Tories to defend the buying of votes by plutocrats.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، حزب کارگر باید این کار را انجام دهد و از محافظه کاران برای دفاع از خرید آرا توسط ثروتمندان دفاع کند
[ترجمه گوگل]کار باید آنرا انجام دهد و از توری ها دفاع کند تا از خرید سهام آراء توسط پلوتوکرات دفاع کند
5. Whenever the global economy is doing well, car makers immediately start work on a range of cars for the plutocrats.
[ترجمه ترگمان]هر وقت که اقتصاد جهانی خوب پیش می رود، سازندگان خودرو بلافاصله شروع به کار بر روی طیف وسیعی از اتومبیل های ثروتمندان می کنند
[ترجمه گوگل]هر زمان که اقتصاد جهانی به خوبی کار می کند، سازندگان خودرو بلافاصله شروع به کار در یک سری از اتومبیل برای plutocrats
6. Yes, where is our Duke of Omnium, the quintessential plutocrat of Anthony Trollope's Palliser novels?
[ترجمه ترگمان]بله، دوک our، plutocrat ناب از رمان های Palliser آنتونی است؟
[ترجمه گوگل]بله، دوک Omnium ما کجاست، رمانهای پالیزر آنتونی تروپولپو، نویسندۀ نابغه نویسی؟
7. Area of Hong Kong center, high-level building row upon row of, the head office of Hong Kong plutocrat. . .
[ترجمه ترگمان]منطقه ای از مرکز هنگ کنگ، ردیف ساختمان سطح بالا در ردیف ردیف، رئیس دفتر مرکزی هنگ کنگ
[ترجمه گوگل]محدوده مرکز هنگ کنگ، ردیف ساختمان سطح بالا بر اساس ردیف، دفتر مرکزی هنگ کنگ plutocrat
8. Mr Cain's charm and intelligence had by the start of this week propelled the self-made pizza plutocrat to the front of the pack in the race for the Republican nomination.
[ترجمه ترگمان]جذابیت و هوش آقای کین در آغاز این هفته، پیتزا درست شده پیتزا را به جلوی گروه در مسابقه کاندید جمهوری خواه سوق داد
[ترجمه گوگل]جذابیت و هوش آقای کین تا اوایل این هفته باعث شد پلتوکرات پیتزا ساخته شده خود را به سمت جلو بسته در رقابت برای نامزدی جمهوری خواهان ارتقا دهد
9. Han Min kernel most treasures son Li Min Xiu is the typical plutocrat 2 th concurrently scandal manufacturer.
[ترجمه ترگمان](هان مین kernel)یکی از پرکاربردترین son، لی مین Xiu است که به طور معمول به صورت همزمان تولید کننده این رسوایی به شمار می رود
[ترجمه گوگل]هسته Han Min که بیشترین ثروت را دارد، پسر لی مین سیو است که تولید کننده دومین تولیدکننده رسوایی است