1. I grew my sideburns again, halfway down the side of my ears.
[ترجمه ترگمان]من دوباره خط ریش خود را در نیمه راه گوش خودم بزرگ کردم
[ترجمه گوگل]من دوباره صلیب من را رشد دادم، نیمه راه در گوشه های من
2. Thin black sideburns extended down to his earlobes in the style cartoonists adopted as the distinguishing mark of high-toned cads.
[ترجمه ترگمان]sideburns سیاه نازک به سمت لاله گوشش در سبک cartoonists که به عنوان نشانه متمایز of با ته رنگ بالا طراحی شده بودند، گسترش یافت
[ترجمه گوگل]کراوات نازک سیاه پوست به سبک کاپیتانهای سبک به عنوان علامت های متمایز از سلول های پر تنش به کار گرفته شده است
3. You can laugh at his sideburns.
[ترجمه ترگمان] میتونی به خط ریش هاش بخندی
[ترجمه گوگل]شما می توانید در صید خود را خنده
4. Pale facial disc distinctively edged black, forming sideburns.
[ترجمه ترگمان]دیسک صورت کمرنگ به طور متمایز به رنگ سیاه در آمد و sideburns شکل گرفت
[ترجمه گوگل]دیسک چهره چهره به طور مشخص سیاه و سفید است، شکل دهی سینه
5. He had always kept it close-cropped; occasional sideburns were his sole concession to the style of the hippie era.
[ترجمه ترگمان]او همیشه آن را کوتاه و کوتاه نگه داشته بود؛ گهگاه sideburns تنها امتیاز او به سبک هیپی ها بود
[ترجمه گوگل]او همیشه آن را نزدیک نگه داشته؛ گاه گاه گاه به گاه تنها امتیاز او به سبک دوران هیپی بود
6. They were Movement people; they had Movement sideburns and Movement voices.
[ترجمه ترگمان]آن ها مردمانی بودند که جنبش و صداهای جنبش داشتند
[ترجمه گوگل]آنها مردم جنبش بودند؛ آنها حزب جنبش و صدای جنبش را داشتند
7. This might explain why sideburns, bellbottoms and Teresa Teng became such a fad.
[ترجمه ترگمان]این ممکن است توضیح دهد که چرا sideburns، bellbottoms و Teresa تنگ به چنین هوسی درآمده اند
[ترجمه گوگل]این ممکن است توضیح دهد که چرا ساقه گوزن ها، Bellbottoms و Teresa Teng چنین خجالتی شد
8. He also sparked a new interest in sideburns.
[ترجمه ترگمان]او همچنین علاقه جدیدی به sideburns ها به وجود آورد
[ترجمه گوگل]او همچنین منافع جدیدی را برای صید کرد
9. They're as endearing and enduring as their sideburns.
[ترجمه ترگمان]آن ها به اندازه خط ریش عزیز و دوست داشتنی بودند
[ترجمه گوگل]آنها به عنوان سرسخت و ماندگار به عنوان سیبنشن خود را
10. Froome doesn't do sideburns and style, but he climbs mountains better than his more famous team-mate.
[ترجمه ترگمان]Froome این کار را به سبک و سبک انجام نمی دهد، اما او از کوه ها بهتر از هم تیمی خود صعود می کند
[ترجمه گوگل]Froome چوب برنزی و سبک را انجام نمی دهد، اما او کوه ها را بهتر از هم تیمی معروفش می کشد
11. Unshaven with long sideburns and close-cropped hair, Mr. Abas greeted acquaintances as they passed by, smoked Camels, flicked the butts into the street and coughed raucously.
[ترجمه ترگمان]با موهای بلند و خط ریش بلند و موهای کوتاه و کوتاه، اقای Abas که از کنارشان گذشتند، Camels دود کردند و the را به خیابان پرت کردند و با صدای بلند سرفه کردند
[ترجمه گوگل]آقای عباس، با نشانه های طولانی و موهای نزدیک، بسیار خوشحال شد و با دیدن شتر ها دمی زد، آدم ها را در خیابان ها دم کرده و با صدای بلند به سرش زدند
12. The Justice sported long sideburns and Buddy Holly glasses long after they were fashionable.
[ترجمه ترگمان]روزنامه عدالت مدت ها بعد از آن که مد روز بود، خط ریش و بادی به طول انجامید
[ترجمه گوگل]عدالت، مدتها بعد از اینکه مد روز بود، عینک های آستین بلند و عینک Buddy Holly را پوشیدند
13. For Marlene Dietrich, his sideburns turned him into "an Egyptian beatnik".
[ترجمه ترگمان]برای Marlene دیتریخ، sideburns او را به \"an مصری\" تبدیل کرد
[ترجمه گوگل]برای مارلین دیتریش، سیلندرهای او او را تبدیل به 'یک ضربه گیر مصری' کرد
14. "Wiggo" did, with sideburns and sans drugs.
[ترجمه ترگمان]\" این کار را با sideburns و sans انجام داد
[ترجمه گوگل]'وایگو' با داروهای ضدافسردگی و غیره انجام داد