کلمه جو
صفحه اصلی

robber


معنی : دزد، غارتگر، راهزن، قاطع الطریق، چپاولگر، سارق مسلح
معانی دیگر : سارق

انگلیسی به فارسی

دزد، راهزن، غارتگر، چپاولگر، سارق


دزد، راهزن، غارتگر، سارق مسلح، قاطع الطریق، چپاولگر


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a person who steals by using or threatening to use force.
مشابه: mugger, thief

• thief, burglar, one who steals
a robber is someone who steals money or property from a place such as a bank, shop, or train, often by using force.

مترادف و متضاد

دزد (اسم)
thief, good fellow, apache, robber, shoplifter, stealer, burglar, picaroon, pilferer, lurcher, hobgoblin, defalcator, peculator, purloiner, raptor, larcener, larcenist, picklock, piker

غارتگر (اسم)
robber, burglar, badman, mugger, plunderer, looter, marauder, freebooter, pirate, spice, cosh boy, depredator, harrier, sandbagger, holdup man, pillager, sacker, snatcher, road agent, spoliator

راهزن (اسم)
robber, bandit, brigand, freebooter, scamp

قاطع الطریق (اسم)
robber, brigand

چپاولگر (اسم)
robber, marauder, freebooter

سارق مسلح (اسم)
robber

person who steals


Synonyms: bandit, brigand, buccaneer, burglar, cardsharper, cat burglar, cattle thief, cheat, chiseler, con artist, corsair, crook, desperado, despoiler, fence, forager, fraud, grafter, hijacker, holdup artist, housebreaker, looter, marauder, mugger, operator, pickpocket, pilferer, pillager, pirate, plunderer, prowler, punk, raider, rustler, safecracker, sandbagger, second-story operator, shoplifter, stealer, stickup, swindler, thief, thug


جملات نمونه

1. an armed robber is a felon
دزد مسلح جنایتکار محسوب می شود.

2. The robber was caught when someone tipped off the police.
[ترجمه ترگمان]سارق وقتی کسی پلیس را خبر کرد دستگیر شد
[ترجمه گوگل]هنگامی که کسی از پلیس خارج شد، دزد گرفتار شد

3. She grappled with the bank robber, but was thrown to the ground.
[ترجمه ترگمان]با سارق بانک گلاویز شد، اما روی زمین افتاد
[ترجمه گوگل]او با دزدی بانک متلاشی شد اما به زمین افتاد

4. The robber stunned the guard by banging him on the head.
[ترجمه ترگمان]راهزن با کوبیدن سر او را گیج کرد
[ترجمه گوگل]سرقت توسط سربازان دزدان را از بین برد

5. The robber vaulted over the counter and took $200 in cash.
[ترجمه ترگمان]دزد از روی پیشخوان پرید و ۲۰۰ دلار نقد برداشت
[ترجمه گوگل]دزد طعنه شمرده شده و 200 دلار پول نقد گرفته است

6. Police are hunting a masked robber who snatched £15 000 from a post office.
[ترجمه ترگمان]پلیس یک دزد نقاب دار را شکار می کند که مبلغ ۱۵ هزار پوند را از یک اداره پست به دست آورده است
[ترجمه گوگل]پلیس در حال شکار یک دزد مخفی که 15000 پوند از اداره پست را گرفت

7. She screamed when she saw the robber.
[ترجمه ترگمان]وقتی دزد را دید فریاد کشید
[ترجمه گوگل]هنگامی که دزد را دیدم فریاد زد

8. He lashed out at the robber who robbed the old man.
[ترجمه ترگمان]به دزد که پیرمرد را زده بود، ضربه زد
[ترجمه گوگل]او از دزدانی که پیرمرد را سرقت می کرد، سرازیر شد

9. He killed a robber in self-defence.
[ترجمه ترگمان]او یک دزد را در دفاع از خود کشت
[ترجمه گوگل]او یک دزد را در دفاع از خود کشته است

10. The robber jabbed him in the chest with a sharp knife.
[ترجمه ترگمان]راهزن با چاقوی تیزی به سینه اش ضربه زد
[ترجمه گوگل]دزد او را در قفسه سینه با یک چاقوی تیز به پا کرد

11. The robber fired at him but missed.
[ترجمه ترگمان]دزد به او شلیک کرد اما تیرش خطا رفت
[ترجمه گوگل]دزد به او اخراج شد اما از دست داد

12. The robber told the woman to come across with her purse.
[ترجمه ترگمان]دزد به زن گفت که کیف پولش را بیاورد
[ترجمه گوگل]دزد به زن گفت که با کیف پول خود روبرو شود

13. The robber jumped on me in the dark.
[ترجمه ترگمان]دزد در تاریکی به طرف من پرید
[ترجمه گوگل]دزد بر من در تاریکی پرید

14. The robber tried to run away but a man tackled him.
[ترجمه ترگمان]راهزن سعی کرد فرار کند اما مردی به او حمله کرد
[ترجمه گوگل]دزد سعی کرد فرار کند اما یک مرد با او برخورد کرد

پیشنهاد کاربران

سارق - دزد

سارق بانک

همان گونه که پیشتر بنده نگاشتمی باید فرهنگ واژگان نوین نوشته شود برابرِ این واژه در زبان فارسی - ربودن - و - ربایش - می باشد زیرا هر2 زبان هندو اُروپایی هستند و واژگانشان همانند هستند.


کلمات دیگر: