کلمه جو
صفحه اصلی

signora


معنی : خانم، بانوی محترمه
معانی دیگر : (ایتالیایی) خانم، بانو، مادام، زن شوهر کرده، ایتالیا بانوی محترمه

انگلیسی به فارسی

(ایتالیا) بانوی محترمه، خانم


سینوارا، بانوی محترمه، خانم


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: signoras, signore
• : تعریف: an Italian title of respect for a married woman, similar to "Mrs." or "Madam".

• title of respect for a married woman that is either prefixed to her name or used alone (italian)

مترادف و متضاد

خانم (اسم)
wife, mistress, dame, lady, madam, missy, donna, mademoiselle, dona, gentlewoman, goodwife, signora

بانوی محترمه (اسم)
signora

جملات نمونه

1. " We fear reprisals, signore, " the abbess murmured.
[ترجمه ترگمان]بزرگ بزرگ زمزمه کرد: از reprisals می ترسیم سینیور
[ترجمه گوگل]'ما از تجاوز، سمور، هراس داریم '

2. "What is the matter with Signora Anna?" he whispered, horror-struck at her vacant face.
[ترجمه ترگمان]سینی ورا آنا چه خبر است؟ در حالی که وحشت زده به صورت تهی او نگاه می کرد، زمزمه کرد
[ترجمه گوگل]با سمیرا آنا چیست؟ او زمزمه کرد، وحشت زده در چهره خالی اش

3. Silvio's receptionist was always terribly sorry, but il signore was busy.
[ترجمه ترگمان]متصدی پذیرش همیشه متاسف بود، اما سینیور او سرش شلوغ بود
[ترجمه گوگل]مدافع سیلویو همیشه به شدت متاسف بود، اما Il Signor مشغول بود

4. The owners, Signor and Signora Leoni and their son pride themselves on their high standards of personal service.
[ترجمه ترگمان]صاحبان، سینیور و سینی ورا Leoni و پسرشان با معیارهای بالای خدمات شخصی خود به خود می بالند
[ترجمه گوگل]صاحبان، سیگورور و سیگورا لئونی و پسران خود را بر استانداردهای بالایی از خدمات شخصی خود غرور می کنند

5. The signora was sitting very comfortably up to her supper.
[ترجمه ترگمان]سینی ورا خیلی راحت روی میز شام نشسته بود
[ترجمه گوگل]سیناورا خیلی شیک به نظر می رسید

6. Sea bass for the signora. Thank you.
[ترجمه ترگمان]سینی ورا برای سینی ورا ممنون
[ترجمه گوگل]دریای باس برای سینبورا متشکرم

7. The signora received his assurance with very little palpitation or appearance of surprise.
[ترجمه ترگمان]سینی ورا اطمینان او را با قلبی بسیار کم و or دریافت کرد
[ترجمه گوگل]SIGNORA تضمین خود را با کمی خفگی یا ظاهر تعجب دریافت کرد

8. " Signora, " greeted the shop clerk, "can I help you?
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه گوگل]'Signora،' کارمند فروشگاه خوش آمد گفت: 'آیا می توانم به شما کمک کنم؟

9. Now, an old woman, Signora Lisabetta, rented its rooms to students at the University of Padua.
[ترجمه ترگمان]و حال آنکه یک پیرزن، سینی ورا Lisabetta، اتاق های خود را برای دانشجویان دانشگاه پادوا اجاره کرد
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، یک پیرمرد سیگورا لاکسیتا، اتاق های خود را به دانشجویان دانشگاه پدیو اجاره داد

10. Signora Pasini left early and I played a piece by ear.
[ترجمه ترگمان]سینی ورا Pasini زود رفت و من قطعه ای را با گوش بازی کردم
[ترجمه گوگل]اسنیورا پزینی زود گذشت و من یک قطعه را با گوشم پخش کردم

11. The Signora rested safely on her couch.
[ترجمه ترگمان]سینی ورا به آرامی روی کاناپه لم داد
[ترجمه گوگل]سیگورا به راحتی بر روی مبل خود ایستاده بود

12. The vision of the Signora Neroni was perpetually before his eyes.
[ترجمه ترگمان]تصویر سینی ورا Neroni همیشه پیش چشم او بود
[ترجمه گوگل]چشم انداز سیگورا نرونی همیشه پیش از چشم او بود

13. The signora was attractive.
[ترجمه ترگمان]سینی ورا جذاب بود
[ترجمه گوگل]Signora جذاب بود

14. Before she died la strega left her secrets to Signora Grignaffini, our landlady, who looked a bit like a witch herself.
[ترجمه ترگمان]پیش از آن که بمیرد، strega را به سینی ورا Grignaffini، صاحبخانه ما که اندکی شبیه به یک جادوگر بود ترک کرد
[ترجمه گوگل]قبل از اینکه او درگذشت لا Strega اسرار خود را به Signora Grignaffini، مالک خانه ما، که به نظر کمی جادوگر خود را نگاه کرد

پیشنهاد کاربران

بانوی محترمه ، بانوی باوقار ، بانوی با متانت


کلمات دیگر: