کلمه جو
صفحه اصلی

mozzarella


معنی : پنیر ماتسرلا
معانی دیگر : (نوعی پنیر سفید و نرم ایتالیایی که در پخت و پز به کار می رود) ماتسرلا

انگلیسی به فارسی

(نوعی پنیر سفید و نرم ایتالیایی که در پخت و پز به کار می‌رود) ماتسرلا


موزارهلا، پنیر ماتسرلا


انگلیسی به انگلیسی

• soft white cheese (italian)

مترادف و متضاد

پنیر ماتسرلا (اسم)
mozzarella

جملات نمونه

1. Be sure to read about how mozzarella is made, on page 6
[ترجمه ترگمان]دقت کنید که در مورد این که mozzarella چگونه ساخته شده است، در صفحه ۶ بخوانید
[ترجمه گوگل]اطمینان حاصل کنید که در مورد چگونگی ایجاد موذارلا در صفحه 6 بخوانید

2. Arrange fresh mozzarella slices on an angle around the sides of the greens for an attractive presentation.
[ترجمه ترگمان]تکه های خیار تازه را در یک زاویه در اطراف لبه سبز برای یک ارائه جذاب مرتب کنید
[ترجمه گوگل]ترتیب موزرلا تازه را بر روی یک زاویه در اطراف گلهای سبز برای ارائه جذاب ترتیب دهید

3. Top with mozzarella cheese and top the cheese with fried garlic slices.
[ترجمه ترگمان]بالا با پنیر mozzarella و پنیر با برش های سیر سرخ شده
[ترجمه گوگل]بالا با پنیر ماتسرلا و پنیر با پنیر سیر سرخ شده بالا

4. And hazelnut stuffed aubergines, mozzarella cheese, parmesan, the tiniest button mushrooms she could find.
[ترجمه ترگمان]و فندق، پنیر mozzarella پنیر، parmesan، the که می توانست پیدا کند
[ترجمه گوگل]و بادام زمینی سرخ شده با فندق، پنیر موزارهلا، پارمسان، قارچ دکمه ای کوچک که می تواند پیدا کند

5. Hot-pressed sandwiches such as basil, mozzarella and tomato; lemon turkey; smoked salmon; and roast beef.
[ترجمه ترگمان]ساندویچ داغ مثل ریحان، پنیر و گوجه فرنگی، بوقلمون لیمو، کباب ماهی دودی و گوشت گوساله سرخ کرده
[ترجمه گوگل]ساندویچ های داغ فشرده مانند ریحان، موتزارلا و گوجه فرنگی؛ ترکیه لیمو؛ ماهی آزاد دودی؛ و گوشت گاو بو داده

6. Shred the mozzarella cheese and sprinkle it on the pizza.
[ترجمه ترگمان]از پنیر \"پنیر cheese\" بمیرین و it روی پیتزا
[ترجمه گوگل]پنیر موتزارلا را تکه تکه کرده و بر روی پیتزا بپاشید

7. Prebaked pizza crusts, mozzarella cheese and homemade sauce frozen in small containers is another under-20-minute meal.
[ترجمه ترگمان]نان های پخته شده پیتزا، پنیر mozzarella و سس خانگی منجمد شده در ظروف کوچک، غذای زیر ۲۰ دقیقه دیگر است
[ترجمه گوگل]پنیر پخته شده پخته شده، پنیر مازارلا و سس خانگی سیب زمینی یخ زده در ظروف کوچک دیگر یک وعده غذایی کمتر از 20 دقیقه است

8. Scatter the Mozzarella over the pizzas, then garnish with the chopped sun-dried tomatoes.
[ترجمه ترگمان]سپس \"موزارلا\" را بر روی پیتزا سوار کنید و سپس با گوجه فرنگی خرد شده گوجه فرنگی خرد شده چاشنی بزنید
[ترجمه گوگل]پاره پاره کردن موتزارلا را بر روی پیتزا ها، و سپس با گوجه فرنگی خرد شده خرد شده تفت دهید

9. Did you see that smoked mozzarella?
[ترجمه ترگمان]اون پنیر دودی رو دیدی؟
[ترجمه گوگل]آیا می بینید که موتزارلا دودی؟

10. Fresh sliced tomatoes, Mozzarella cheese, fresh garlic and fresh basil with Parmesan cheese.
[ترجمه ترگمان]پنیر تازه برش، موزارلا، سیر تازه و ریحان تازه با پنیر Parmesan
[ترجمه گوگل]گوجه فرنگی برش تازه، پنیر ماتسرلا، سیر تازه و ریحان تازه با پنیر پارمسان

11. Tomato sauce, mozzarella, beef tenderloin, Italian sausage.
[ترجمه ترگمان] سس گوجه فرنگی، پنیر گوشت گوساله، سوسیس ایتالیایی
[ترجمه گوگل]سس گوجه فرنگی، موتزارلا، فیله گوشت گاو، سوسیس ایتالیایی

12. Resh pineapple, Canadian bacon. Mozzarella cheese and tomato sauce.
[ترجمه ترگمان] آناناس و بیکن کانادایی پنیر Mozzarella و سس گوجه
[ترجمه گوگل]آناناس ریشه، بیکن کانادا پنیر مزارل و سس گوجه فرنگی

13. He created a pizza topped with tomatoes, mozzarella cheese, and basil.
[ترجمه ترگمان]او یک پیتزا با گوجه فرنگی، پنیر mozzarella و ریحان درست کرد
[ترجمه گوگل]او یک پیتزا با گوجه فرنگی، پنیر مزارل و ریحان تهیه کرد

14. Tomato sauce, mozzarella, parma ham, arugula.
[ترجمه ترگمان] سس گوجه فرنگی، پنیر پیتزا، گوشت خوک، arugula
[ترجمه گوگل]سس گوجه فرنگی، موتزارلا، پارما ژامبون، آرژول

15. Minced beef, minced pork, tomato sauce, mushroom, mozzarella, ricotta.
[ترجمه ترگمان]گوشت خوک، گوشت خوک، سس گوجه فرنگی، قارچ، پنیر، پنیر
[ترجمه گوگل]گوشت گاو نر، گوشت چرخش گوشت خوک، سس گوجه فرنگی، قارچ، موتزارلا، ریکوتا

پیشنهاد کاربران

پنیر پیتزا


کلمات دیگر: