1. She was to marry this mountebank, this hypocritical toad of a Sir Thomas.
[ترجمه ترگمان]قرار بود با این mountebank ازدواج کند، این وزغ ریاکار سر تاماس
[ترجمه گوگل]او این بود که از این خزانه داری، این خیمه ریاکاری یک سر توماس، ازدواج کند
2. Politically, Mr Ashdown is a mountebank, not a moralist.
[ترجمه ترگمان]از لحاظ سیاسی، آقای Ashdown یک mountebank است، نه a
[ترجمه گوگل]آقای هاسون، از لحاظ سیاسی، یک کوهپیمایی است، نه اخلاقی
3. The nation was led astray by a mountebank.
[ترجمه ترگمان]ملت با یک mountebank گمراه شده بود
[ترجمه گوگل]این کشور توسط یک کوهنوردی گمراه شده است
4. I remember . . . there was an impudent mountebank who sold pills which were very good against an earthquake". "
[ترجمه ترگمان]من به یاد دارم، یک مقلد impudent بود که قرص های ضد شورش را می فروخت که در برابر زلزله بسیار خوب بود \"
[ترجمه گوگل]من به یاد دارم یک خلبان مردمی بود که قرص هایی را که در مقابل زلزله بسیار خوب بودند فروخت '
5. I remember. there was an impudent mountebank who sold pills which(as he told the country people)were very good against an earthquake(Joseph Addison.
[ترجمه ترگمان]به یاد دارم there پررو بود که قرص های می فروشد (همان طور که به مردم کشور می گفت)در برابر زلزله بسیار خوب بودند (یوزف آدیسون)
[ترجمه گوگل]من به یاد دارم یکی از کوهپیمایان ناخوشایندی که قرص ها را فروختند (که به گفته آنها مردم کشور بود) در برابر زمین لرزه بسیار خوب بود (جوزف Addison
6. Are you allowing yourselves to be fooled by this mountebank, this harlequin?
[ترجمه ترگمان]آیا شما به خود اجازه می دهید که این دلقک گول بخورد؟
[ترجمه گوگل]آیا شما اجازه می دهید خودتان توسط این خزانه داری فریب خورده، این ارلکین؟
7. He hated being the object of public attention and ridicule like some fairground mountebank.
[ترجمه ترگمان]از آن نفرت داشت که مورد توجه عمومی قرار گیرد و مانند برخی مقلد fairground مورد تمسخر قرار گیرد
[ترجمه گوگل]او نفرت از توجه عمومی و خشمگین شدن مانند برخی از خزانه داری عکاسی بود
8. The two children, picked up by some policeman and placed in the refuge, or stolen by some mountebank, or having simply strayed off in that immense Chinese puzzle of a Paris, did not return.
[ترجمه ترگمان]دو کودک، که توسط یک مامور پلیس جمع شده بودند، یا در پناه آن پنهان شده بودند، یا به سادگی در آن معمای عظیم چینی یک پاریس سرگردان شده بودند، باز نگشتند
[ترجمه گوگل]دو فرزند که توسط برخی از پلیس ها برداشته شده و در پناه گنجانده شده یا توسط برخی از بانک های مسلح به سرقت رفته اند و یا به راحتی در پازل پاریس غول پیکر چینی منحرف شده اند، بازگشت نمی کنند
9. Patients must not worry, if pursued to the root, quick, very easy on the mountebank of when, not be achieved.
[ترجمه ترگمان]بیماران نباید نگران باشند، اگر تا ریشه ادامه داشته باشند، سریع، بسیار ساده، بر the که نباید به دست آیند، بسیار ساده
[ترجمه گوگل]بیماران باید نگران نباشند، اگر دنبال ریشه می گردند، سریع، بسیار آسان در زمانی که دست و پنجه نرم می کنند، بسیار آسان است
10. "Well said again! " cried good Mr. Wilson. "I feared the woman had no better thought than to make a mountebank of her child! "
[ترجمه ترگمان]\"دوباره گفت:\" \" \" \" \" \"آقای ویل سن گفت:\" من فکر می کردم که زن بهتر از آن است که فکر کند: \"بچه او را مسخره کند!\"
[ترجمه گوگل]دوباره خوبه 'آقای ویلسون خوب گریه کرد 'من از اینکه دچار کمبود اعتماد به نفس شده بودم فکر میکردم که زن چاره ای جز فکر کردن به آن ندارد '
11. This German Socialism, which took its schoolboy task so seriously and solemnly, and extolled its poor stock-in-trade in such mountebank fashion, meanwhile gradually lost its pedantic innocence.
[ترجمه ترگمان]این سوسیالیسم آلمان، که این کار را چنان جدی و جدی انجام می داد، و این کار را چنان جدی و جدی انجام می داد، و در این ضمن، به تدریج معصومیت خود را از دست داده بود
[ترجمه گوگل]این سوسیالیسم آلمان، که به طور جدی و رسمی کار خود را برای مدرسه انجام می داد و تجارت ضعیف خود را در چنین بانک مرکزی به نمایش گذاشت، در عین حال به تدریج بی گناهی عجیب و غریب خود را از دست داد
12. I feared the woman had no better thought than to make a mountebank of her child!
[ترجمه ترگمان]بیم آن داشتم که این زن هم بهتر از این فکر نکرده باشد که a از بچه خود بسازد!
[ترجمه گوگل]من ترسیدم که زن فکر خوبی نداشته باشد تا بتواند فرزند خردسالش را بسازد!