1. The playbill was stuck down on the wall.
[ترجمه ترگمان]نمایش به دیوار فرو می رفت
[ترجمه گوگل]این نمایشنامه بر روی دیوار قرار گرفت
2. The playbill has stayed up for a week, but no man notices it.
[ترجمه ترگمان]این نمایش برای یک هفته می ماند، اما هیچ مردی آن را ندیده است
[ترجمه گوگل]این نمایشنامه به مدت یک هفته باقی مانده است، اما هیچکس متوجه آن نیست
3. The playbills for half the off-Broadway theaters in town have him listed as a patron or supporter.
[ترجمه ترگمان]The برای نیمی از تئاترهای خارج از برادوی در شهر او را حامی یا حامی قرار داده است
[ترجمه گوگل]نقدی برای نیمی از تئاترهای برادوی در شهر او را به عنوان یک حامی یا حامی انتخاب کرده است
4. They circulated the playbills from Macbeth with skull and cross bones next to my name.
[ترجمه ترگمان]آن ها کتاب مکبث را با جمجمه و استخوان های صلیب در کنار اسم من پخش کردند
[ترجمه گوگل]آنها علامت های تجاری را از مکبث با جمجمه و استخوان های متقابل در کنار اسم من پخش کردند
5. Their antics are advertised by playbill and word-of-mouth only.
[ترجمه ترگمان]رفتارهای عجیب و غریب آن ها به وسیله نمایش و کلمه - دهان تبلیغ می شود
[ترجمه گوگل]انتیفای آن ها فقط توسط مجله و کلمه ای از دهان تبلیغ می شود
6. As a playbill design factor, the graph occupys on important position in playbill's creative ideas.
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک فاکتور طراحی playbill، گراف وابستگی به موقعیت مهم در ایده های خلاقانه playbill دارد
[ترجمه گوگل]گراف به عنوان یک عامل طراحی روی صفحه نمایش، موقعیت را در ایده های خلاقانه ای در نمایشنامه جذب می کند
7. Absolute cattle B Chinese Olympic Games army group playbill.
[ترجمه ترگمان]گروه Absolute بی بی، گروه ارتش بازی های المپیک چین، playbill
[ترجمه گوگل]گاو مطلق B بازی های المپیک چین بازی های گروه ارتش
8. The kopeck when obtains the playbill displays is excited.
[ترجمه ترگمان]این کپک زمانی که نمایش playbill به دست می آید هیجان زده است
[ترجمه گوگل]هنگامی که صفحه نمایش تصاویر به دست می آید، هیجان زده می شود
9. In the playbill is writing clearly with the big words's character: " focal point sports event. "
[ترجمه ترگمان]در playbill به وضوح با شخصیت حرفه ای اصلی می نویسد: \"رویداد ورزشی نقطه کانونی\"
[ترجمه گوگل]در این نمایشنامه، به وضوح با رویداد ورزشی کانون حرف های شخصیت های بزرگ نوشته شده است '
10. Chinese Olympic Games army group playbill, thunder cannot not seize back confiscated property thunder!
[ترجمه ترگمان]playbill، گروه ارتش بازی های المپیک چین، رعد و برق، رعد و برق را نمی تواند توقیف کند!
[ترجمه گوگل]بازی های المپیک چین بازی های گروه ارتش، رعد و برق نمی تواند به عقب راندن اموال مصادره شده رها!
11. Playbill output file, so long as plan dinking die outer edge line then.
[ترجمه ترگمان]فایل خروجی playbill، تا زمانی که برنامه ریزی شود خط لبه بیرونی بمیرد
[ترجمه گوگل]فایل خروجی فایل ضبط، تا زمانی که برنامه ریزش بیرونی خط بیرونی، پس از آن
12. They are taking the playbill, shouts loudly Mill's name.
[ترجمه ترگمان]آن ها نمایش را می گیرند و فریاد بلند میل را به صدا در می آورند
[ترجمه گوگل]آنها می گیرند، حرف بزن نام میل می شود
13. The place where make a playbill is very quite.
[ترجمه ترگمان]جائی که a در آن قرار دارد بسیار ساده است
[ترجمه گوگل]محل برگزاری مسابقه ای بسیار جالب است
14. The items on the stage are different from those on the playbill.
[ترجمه ترگمان]آیتم های موجود در صحنه متفاوت از موارد زیر هستند
[ترجمه گوگل]آیتم های موجود در صحنه متفاوت از آنهایی هستند که در نمایشنامه قرار دارند