کلمه جو
صفحه اصلی

silver plate


معنی : نقره داده، نقره اندود، اب نقره، ظرف نقره
معانی دیگر : ظروف نقره ای (یا آب نقره دار)، آب نقره دادن، بانقره اندودن

انگلیسی به فارسی

نقره اندود، آب نقره، ظرف نقره، بانقره اندودن


بشقاب نقره، نقره داده، نقره اندود، اب نقره، ظرف نقره


انگلیسی به انگلیسی

• silverware, vessels made of silver

اسم ( noun )
(1) تعریف: tableware that is made of, or coated with, silver.

(2) تعریف: a plating or coating of silver, as done by electroplating.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: silver-plates, silver-plating, silver-plated
• : تعریف: to coat or plate (a metal) with silver, esp. by electrolysis.

مترادف و متضاد

نقره داده (اسم)
silver plate

نقره اندود (اسم)
silver plate

اب نقره (اسم)
silver plate

ظرف نقره (اسم)
silver plate


کلمات دیگر: