معنی : بی شاخه، سست، شکسته
معانی دیگر : (درختی که به خاطر کهنسالی برخی شاخه ها و تاج خود را از دست داده است) درخت کهن، علیل
doddered
معنی : بی شاخه، سست، شکسته
معانی دیگر : (درختی که به خاطر کهنسالی برخی شاخه ها و تاج خود را از دست داده است) درخت کهن، علیل
انگلیسی به فارسی
بی‌شاخه، (مجازاً) شکسته، سست، نارسا
دندانه دار، بی شاخه، شکسته، سست
انگلیسی به انگلیسی
• trembling, shaking
مترادف و متضاد
بی شاخه (صفت)
acaulescent, limbless, doddered
سست (صفت)
doddered, effeminate, flaggy, weak, feeble, torpid, asthenic, loose, frail, flimsy, slack, atonic, slow, insecure, sleazy, floppy, lax, idle, lazy, indolent, slothful, groggy, remiss, washy, wishy-washy, inactive, slumberous, slumbery, feckless, flabby, flaccid, languid, slumbrous, lethargic, shaky, rickety, rattletrap, wonky, supine, tottery
شکسته (صفت)
doddered, broken, fragmentary, zigzag, fragmental
جملات نمونه
1. the old woman doddered down the stairs
پیرزن لرزان و لنگان از پله ها پایین رفت.
کلمات دیگر: