کلمه جو
صفحه اصلی

rouble


معنی : روبل، منات روسی
معانی دیگر : (قدیمی) رجوع شود به: ruble، ruble : منات روسی

انگلیسی به فارسی

( ruble =) منات روسی، روبل


روبل، منات روسی


( ruble )روبل، واحد پول روسیه شوروی یعنی یک منات طلا


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a spelling of

• unit of currency in russia and states of the former soviet union (also ruble)
a rouble is a unit of money that was used in the former soviet union. it is still a unit of currency in some of the republics that form the commonwealth of independent states.

مترادف و متضاد

روبل (اسم)
ruble, rouble

منات روسی (اسم)
ruble, rouble

جملات نمونه

1. The real purchasing power of the rouble has plummeted.
[ترجمه ترگمان]قدرت خریداری یک روبل از بین رفت
[ترجمه گوگل]قدرت خرید واقعی روبل کاهش یافته است

2. They rounded the price down to the nearest rouble.
[ترجمه ترگمان]آن ها قیمت را به نزدیک ترین rouble گرفتند
[ترجمه گوگل]آنها قیمت را به نزدیکترین روبل تقلیل دادند

3. Russia decided to float the rouble on the foreign exchange market.
[ترجمه ترگمان]روسیه تصمیم گرفت یک روبل را در بازار ارز خارجی شناور کند
[ترجمه گوگل]روسیه تصمیم گرفت که روبل را در بازار ارز خارجی بفروشد

4. Inflation has turned the rouble into a toytown currency.
[ترجمه ترگمان]تورم پول را به واحد پول toytown تبدیل کرده است
[ترجمه گوگل]تورم روبل را به یک ارز مبدل تبدیل کرده است

5. The rouble zone is in its death throes.
[ترجمه ترگمان]منطقه rouble در حال مرگ است
[ترجمه گوگل]منطقه روبل در حال مرگش است

6. Taking a one rouble note from my wallet, I tapped on his window.
[ترجمه ترگمان]یک اسکناس یک روبلی از کیف پولم برداشتم و به پنجره ضربه زدم
[ترجمه گوگل]با توجه به یک یادداشت یک روبل از کیف پولم، روی پنجره ی خودم زدم

7. Two further developments are likely to put the rouble zone out of its misery before long.
[ترجمه ترگمان]دو پیشرفت دیگر احتمالا منطقه روبل را قبل از مدت طولانی از بدبختی خود خارج می کنند
[ترجمه گوگل]دو تحول بیشتر احتمال دارد که منطقه روبل را از بدبختی خود دور کند

8. I have, as it happens, a 000 rouble note, worth around a quid at yesterday's prices.
[ترجمه ترگمان]همان طور که این اتفاق می افتد، یک اسکناس هزار روبلی که قیمت دیروز ارزش یک پوند را دارد
[ترجمه گوگل]من، به عنوان اتفاق می افتد، یک یادداشت 000 روبل، ارزش تقریبا quid در قیمت های روز گذشته است

9. With the final demise of the rouble zone all but inevitable, the only question now is the manner of its death.
[ترجمه ترگمان]با مرگ نهایی منطقه rouble فقط مساله حتمی است، تنها مساله مرگ همین است
[ترجمه گوگل]با نابودی نهایی منطقه روبل، همه چیز جز اجتناب ناپذیر، تنها سوال در حال حاضر شیوه مرگ آن است

10. A 500 rouble note would come into circulation in the near future.
[ترجمه ترگمان]یک اسکناس ۵۰۰ روبلی در آینده نزدیک به گردش در خواهد آمد
[ترجمه گوگل]یک یادداشت 500 روبل در آینده نزدیک به بازار عرضه خواهد شد

11. The rouble fell in trading on Sept. 22 from US$ 00 roubles to US$ 00 roubles.
[ترجمه ترگمان]یک کو پیک از بیست و دو روبلی از آمریکا به ده روبلی درآمد
[ترجمه گوگل]روبل در روز 22 سپتامبر از 00 دلار به 00 دلار آمریکا رسیده است

12. Single exchange rate for the rouble.
[ترجمه ترگمان]قیمت یک روبل پول!
[ترجمه گوگل]نرخ ارز واحد برای روبل

13. Internally the value of the rouble decreased seventy-two times with regard to goods during 192
[ترجمه ترگمان]همچنین ارزش روبل هفتاد و دو بار با توجه به کالا در سال ۱۹۲ کاهش یافت
[ترجمه گوگل]در سال 192، ارزش روبل با توجه به کالاها هفتاد و دو بار کاهش یافت


کلمات دیگر: