1. She's received plaudits for her work with homeless people.
[ترجمه ترگمان]او برای کار با افراد بی خانمان مورد تحسین قرار گرفت
[ترجمه گوگل]او برای کار خود با افراد بی خانمان فریب خورده است
2. a new play that opened to the plaudits of the critics.
[ترجمه ترگمان]بازی جدیدی که مورد تحسین منتقدین قرار گرفت
[ترجمه گوگل]یک بازی جدید که به شکوفایی منتقدان باز می گردد
3. She won plaudits for the way she presented her case.
[ترجمه ترگمان]به هر حال از این وضع خوشش نمی آمد
[ترجمه گوگل]او برای اینکه او پرونده خود را ارائه داد خوشحال شد
4. They acknowledged the enthusiastic plaudits of the crowd.
[ترجمه ترگمان]آن ها تحسین پرشور جمعیت را تایید کردند
[ترجمه گوگل]آنها فریبنده های مشتاق جمعیت را تصدیق کردند
5. Her performance won plaudits from the critics.
[ترجمه ترگمان]عملکرد او به خاطر منتقدان مورد تحسین قرار گرفت
[ترجمه گوگل]عملکرد وی از منتقدان خوشحال شد
6. The quality of his photography earned/won him plaudits from the experts.
[ترجمه ترگمان]کیفیت عکاسی او باعث شد که او مورد تحسین کارشناسان قرار گیرد
[ترجمه گوگل]کیفیت عکس او به دست آورده / او را از کارشناسان شگفت زده کرد
7. They won plaudits and prizes for their accomplished films.
[ترجمه ترگمان]آن ها به خاطر فیلم های accomplished مورد تحسین و تحسین قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]آنها به خاطر فیلمهای انجام شده شان و جوائز دریافت کردند
8. His work won him plaudits from the critics.
[ترجمه ترگمان]اثر او به خاطر منتقدان مورد تحسین قرار گرفت
[ترجمه گوگل]کار او او را از منتقدان خوشحال کرد
9. Never mind the plaudits of friends.
[ترجمه ترگمان] به \"plaudits\" فکر نکن
[ترجمه گوگل]هرگز دلتنگ دوستان نباش
10. Plaudits are nice; this time, however, Mr Patten must have wondered if he was not being killed by kindness.
[ترجمه ترگمان]با این حال، plaudits خوب هستند اما این بار آقای پا تن می بایست بداند که آیا با مهربانی کشته نشده است یا نه
[ترجمه گوگل]Plaudits خوب هستند؛ با این حال، این بار، آقای پاتن باید بدانند که آیا او توسط مهربانی کشته نخواهد شد
11. And by the fourth issue of Oz the plaudits were beginning to outnumber the brickbats.
[ترجمه ترگمان]و با توجه به چهارمین موضوع از اوز دو مرتبه مورد تحسین قرار گرفت
[ترجمه گوگل]و با شماره چهارم اوز، کلاهخواران شروع به شمردن آبرفت ها کردند
12. She had received the plaudits with becoming modesty, of course.
[ترجمه ترگمان]او با فروتنی و تواضع مورد تحسین قرار گرفته بود
[ترجمه گوگل]البته، خوشبختی را به حال خود رها کرد، البته
13. Albright won plaudits for her tough stance on terrorism.
[ترجمه ترگمان]آلبرایت به خاطر موضع سخت او در رابطه با تروریسم، مورد تحسین قرار گرفت
[ترجمه گوگل]آلبرایت به خاطر موضع گیری شدید خود نسبت به تروریسم، خوشحال شد
14. It also means that the manager receives no plaudits for doing what ought already to have been done since.
[ترجمه ترگمان]همچنین به این معنی است که مدیر برای انجام کاری که باید از آن زمان انجام شده باشد مورد تحسین و تمجید قرار نمی گیرد
[ترجمه گوگل]همچنین به این معنی است که مدیر هیچ کاری برای انجام کاری که باید از قبل انجام شده باشد، دریافت نمی کند
15. The conductor deserved plaudits for substituting the Kodaly dances for an originally slated Mendelssohn overture.
[ترجمه ترگمان]رهبر ارکستر به خاطر جایگزینی رقص های Kodaly برای an که در اصل برای مندلسون بود مورد تحسین قرار گرفت
[ترجمه گوگل]جادوگر شایسته جایگزینی رقص های Kodaly برای جایگزینی منجلاب مندلسون است