توزیع کننده، زحمت کشیدن، خرحمالی کردن، اهسته و محکم حرکت کردن، با زحمت کاری را انجام دادن
plodding
انگلیسی به فارسی
پیشنهاد کاربران
slow, اهسته، کند، سنگین
توزیع کننده
سخت کوش ولی کم هوش
شیطنت کردن
of movement ) slow and laborious )
بی هیجان و یکنواخت
کلمات دیگر: